Part 50

6.6K 876 1.1K
                                    



هری

نتونستم مستقیم برم خونه . کله ام پر از فکرهای ترسناک بود . همه ترس هام برگشته بودند . همه ی تردید هایی که ته وجودم دفنشون کرده بودم دوباره داشتن ازادانه تو کله ام بالا پایین میرفتن و زجرم میدادن . وقتی اینقدر تو شهر چرخیدم که بنزینم داشت تموم میشد رفتم سمت خونه .اندازه یه دریا گریه کرده بودم ولی هنوزم چشم هام تر بودند . خوبیش اینه که الان همه خوابن و کسی منو اینجوری نمیبینه . 

ماشین رو جلوی خونه پارک کردم .. خونه ای که با هزارتا امید گرفته بودم .. ولی حالا احساس میکنم اشتباه کردم .. اگر من نگرفته بودم اقای پیرسون میتونست به کسی بدتش که خیلی بیشتر از من کرایه میده . اینجوری مشکل مالیش هم حل میشد . ولی به خاطر من مجبور شد یه عالمه وقت با کرایه پایین سر کنه . چند نفر دیگه به خاطر من زجر کشیدن ؟

درحالی که پاهام رو میکشیدم رو زمین رفتم سمت خونه . دوچرخه دارسی کنار در بود . دارسی ....دارسی ..من چی کار کردم ؟

در رو که باز کردم با دیدن لویی که تلفن به دست چرخید سمتم جا خوردم . انتظار نداشتم بیدار باشه .

لو- هری ! خدا رو شکر . از نگرانی داشتم دیوانه میشدم . کجا بودی ؟ چرا اینقدر در کردی ؟ مگه رسوندن پسرخاله ات به هتل چه قدر طول میکشه ؟ ..هری .. چرا . چشمات..

نگاهم رو ازش گرفتم و رفتم سمت راه پله . نمیدونم از کجا فهمیده من کجا بودم ولی اصلا انرزی نداشتم ازش بپرسم .

لو- هی دارم باهات حرف میزنم . کجا میری ؟

جوابش رو ندادم . من باهاش نمیخوابم .. خیلی چیزهایی که اندرو گفت درسته ولی من به اسکات خیانت نمیکنم . با لویی دوباره حرف میزنم که بره .. ولی فقط همین . فقط حرف .

اروم رفتم تو اتاق دارسی . خوابیده بود و عروسک تدی هم زیر بغلش بود . رو گوش عروسکش یه چسب زخم چسبونده بود . احتمالا بهش لگد زده ..لبخندی زدم و اشک هایی که داشت از چشم هام میریخت رو سریع پاک کردم . رفتم جلوتر و خم شدم بوسیدمش

ه- نگران نباش دارسی .. من از دست خودم نجاتت میدم .. به زودی خوشبخت میشی

موهاش رو زدم کنار و دوباره بوسیدمش ..

بلند شدم ایستادم و رفتم سمت عروسک هاش . چه قدر وسیله داره . جمع کردنش خیلی طول میکشه .. اگر الان شروع کنم شاید تا صبح تموم بشه . خم شدم چندتا عروسک رو برداشتم . یکیش عروسک قورباغه اش بود . خاطره اون روز اومد تو ذهنم و لبخند تلخی زدم . چه قدر احمق بودم . ..

I've waited so long...Where stories live. Discover now