part3,zayn

809 143 1
                                    

به خاطر فروش موفق آلبوم جدید تصمیم گرفتیم بریم کلاب.
پیدا کردن کلابی که بتونیم راحت توش خوش بگذرونیم واقعا سخته.
نور از همه طرف توی چشم میزد و صدا انقدر زیاد بود که به محض ورود باعث سردرد من شد.
صادقانه نمیخواستم چیزی بخورم ولی شات ها همه سمت من رژه میومدن.
با یه سر سنگین و بدن درد خودمو روی یه مبل انداختم و گوشیمو درآوردم.
یه سلفی پست کردم از اونجایی که فعالیتم کم شده بود مسیج رو باز کردم و وارد چتش شدم
" تو کجایی ؟ دلم برات تنگ .." پیامم رو پاک کردم
چرا نمی تونم از مغزم بیرونش کنم ؟
ما دیگه با هم حرف نمی زنیم

We don't talk anymoreWhere stories live. Discover now