Flash back
صداي پيانو توي خونه ميپيچيد.
صداي خنده و قهقههه هاشون.
اونا مست بودن.خونه ي تازه رنگ شده اي ك دو هفته از خريدش نميگذره.
صداي پيانو رو دنبال كردم ك به سالن اصلي رسيدم.
بوي رنگ و تينر همه جا رو گرفته بود.
جايي ك ديوارهاي سفيد رنگ شده ش هنوز خيس بودن.
روي زمين پر از روزنامه و كيسه بود.
صداي قدم هايي ك برميداشتم توجه ي جيميني رو جلب كرد.
درسته
عشق زندگيم كنار بهترين دوست ،يني برادرم نشسته بود و پيانو ميزد و با همديگر اهنگ the truth untold از bts رو مي خوندن.
اطراف پيانو شيشه هاي ويسكي خالي روي زمين بودن.جلوتر رفتم و لبخندي تحويل جفتشون دادم.
خم شدم و گونه ي جيمين رو بوسيدم و دستامو دور گردنش از پشت حلقه كردم.اين اهنگ ارامش بخش هرسه ي ما بود.
چشمامو بستم و به صداي كلفت و خش دار تهيونگ كه با صداي نرم جيمين تركيب شده بود گوش ميدادم.دستامو روي بدن جيمين تكون ميدادم و جيمين توي بغلم ريز تكون ميخورد.و ادامه ي اهنگو تهيونگ ميزد.
و من محكمتر جيمين رو توي بغلم گرفتم.سرمو نزديكتر بردم و لباي گوشتي و نرم جيمين رو بوسيدم.
طعم ويسكي كاملا برام قابل حس بود.
اون مست بود.ولي من مست اون بودم.جيمين دست از اهنگ خوندن برداشت و برگشت.
من پايين صندلي پيانو روي زانوهام نشست و جيمين برگشت سمت من.با دوتا دستاي نرمش صورتمو توي دستاش گرفت و لبامو ميبوسيدن.
-شما دوتا دوباره شروع كردين؟
وي برگشت و با تمسخر بهمون نگاه كرد.
و صداش پخش شد.+اون عشق منه.
بين بوسه هاي جيمين حرفممو زدم و جيمين خنديد.
-بيخيال كوكي،شرط ميبندم ديشب سكس داشتين.جيمين خنديد و سرشو توي گردنم فرو برد.
+ميخواي انجامش بديم بيب؟
كوك صورت جيمين رو گرفت و اروم بهش گفت.تهيونگ يهو گفت:
-بيا اينكار رو باهم بكنيم.
وي از سرجاش بي تعادل بلند شد.براي راه رفتن نياز داشت ك يه چيزي رو نگه داره.
أنت تقرأ
NFWMB (Jikook) +18
أدب الهواةداستان درباره تشكيل روابط اشتباه..روابطي ك باعث فاش شدن رازهايي ميشه ك هيچوقت نبايدگفته ميشدن،هست. 🔞لطفا با توجه به درجه سني تون بخونين.🔞