جانگ کوک نشانش رو برای مأمور بالا گرفت تا نوار زرد رنگ مخصوص صحنه جرم براش کنار بره.
_هی من با اونم!
جانگ کوک اخمی کرد.... معلومه که اون احمق رو فراموش کرده!
به سمت مأمور برگشت و سرش رو به نشونه تایید تکون داد.
_بزار بیاد داخل!تهیونگ اخمی به مامور کرد و خودش نوار زرد رو با عصبانیت کنار زد.
_حداقل اروم تر برو بیبی!جانگ کوک توجهی نشون نداد. همراه با تهیونگ به کنار زمین فوتبال رفتن، جایی که مسئول های جرم شناسی و پزشک قانونی اطراف جسد مقتول بودن.
پارک جیمین به سرعت خودش رو به جانگ کوک رسوند.
جانگ کوک_ بهم بگو اونی که فکر میکنم نیست پارک!جیمین سعی کرد تهیونگ رو ندید بگیره.
_متاسفانه خودشه.... رابرت فلانسکوف، هافبک جدیدی قرار بود این فصل برای تیم "فلایر" بازی کنه.جانگ کوک عینک آفتابی اش رو بالا داد.
_لعنت... قرارداد میلیون دلاری.همزمان باهم به سمت جسد که کنار دروازه زمین تمرینی قرار داشت رفتن.
_بچه های جرم شناسی زمان قتل رو بین ساعت 6تا 7 صبح حدس زدن.تهیونگ با سرعتی آهسته تر داشت دنبال اونها میومد و هرازچندگاهی چمن زیر پاش رو لگد میکرد.
جیمین توضیح داد.
_هم تیمی هاش اظهار کردن که هر روز صبح برای تمرین به اینجا میومده...جسدش رو مربیش وقتی خواسته اونو چک کنه پیدا میکنه.جانگ کوک به بالای سر جسد رسیده بود. نگاهی به وضعیت روبه روش انداخت مردی که روی شکم افتاده بود و ناحیه پشت سر و گردنش کاملا خون آلود بود. با افسوس پرسید.
_علت مرگ؟صدایی از سمت مخالف با شوق جواب داد.
_ضربه به سر... شکستگی جمجمه،درواقع بهتره بگم پودر شده.جانگ کوک ابروی بالا انداخت و به پسری که با ذوق سمت چپ جسد روی زمین نشسته بود نگاه کرد.
_و شما اقای؟پسر با ذوق دستکشش رو بیرون اورد و بلند شد.
_جانگ هوسوک هستم، متخصص جرم شناسی... اوه چند روز پیش از اداره مرکزی منتقل شدم بهم گفتن که میتونم کارمو با این پرونده شروع کنم.جانگ کوک دست دراز شده پسر رو خیلی کوتاه فشرد.
_خوشبختم، جئون جانگ کوک مسئول پرونده!هوسوک خندید.
_واو چه کوتاه و شیک!تهیونگ با حواس پرتی داشت توپ فوتبال رو روی انگشتش میچرخوند اضافه کرد.
_دتس مای بوی!جیمین با عصبانیت توپ رو از دستش گرفت و سمت دیگه پرت کرد، اما تهیونگ انگار که اصلا همچین اتفاقی نیفتاده کنار جانگ کوک رفت. به جسد اشاره کوتاهی کرد.
YOU ARE READING
RANDY
Action[کامل شده] "رَندی" داستان آدم هایی که گذشته شون اونها رو افسار گسیخته کرده. ¬افسارگسیخته ¬ ___________________ _مطمئن باش توی اون اداره کسی رو به اندازه من پیدا نمیکنی که بخواد کل خشابش رو توی دهنت خالی کنه.... مراقب حرفات جلوی من باش عوضی، درسته م...