16

191 40 18
                                    




به درخواست دوستان عکس کالوم رو براتون گذاشتیم
اینم از کالوم عزیز!

\\\\\\\\\\\\\\\\\\\\\\\\\\\\\\\\\\\\\\\\\\\\\\\\\\\\\\\

•| هری |•

+ چی میخوای کالوم ؟!

کالوم : « قبلا هم بهت گفتم ...تو رو »

+ خب این خیلی بده چون تو نمیتونی منو داشته باشی

« چرا ؟ »

+ چون من الان با کسی هستم که مدت زیادی دنبالش بودم و حالا اونو به دست اوردم اما حالا روبروی کسی نشستم که همه چی رو خراب کرده ، تو واقعا چی میخوای کالوم ؟!

« من نمیخوام زندگیتو خراب کنم هری ، چرا اصلا اونو دوس داری ،؟ تو منو بخاطر اون ول کردی ؟»

یادم میاد قبل از اینکه با کالوم قرار بزارم کاملا از پیدا کردن نایل نا امید شده بودم . وقتی شروع کردم و باهاش قرار گذاشتم بیشتر از هر لحظه ای دلتنگش شدم .
شروع کردم و بازم دنبالش گشتم ، اما کالوم سریع تر از اون چیزی که فکرشو میکردم عاشقم شد . منم مجبور شدم قبول کنم چون جایی برای زندگی نداشتم ... واقعا کار اشتباهی کردم اما قلبم همیشه نایل رو انتخاب می‌کرد .
من هیچ وقت به کالوم اهمیت نمیدادم یا هیچ توجهی بهش نداشتم .

به اندازه کافی سرم شلوغ بود که بخوام دنبال کسی که عاشقش بودم بگردم . تا اینکه یک شب من و‌کالوم دعوا کردیم و اون باهام به هم زد و منو از خونش پرت کرد بیرون .

+ اگر چیزی برای گفتن نداری بهتره من برم .

« هری بهم نگاه کن . من کسی بودم که تو همیشه با اسم ( زیبا ) صداش میکردی »

اوه کاملا به یاد میارم . اما هیچ وقت منظورم این نبود که اون واقعا زیباس .
منظورم اینه ، آره کالوم جذابه . موی بلوند ، چشمای آبی درست مثل نایل ، اما شخصیتش واقعا کثیفه .
بعلاوه ، اون هیچ وقت نایل من نمیشه.
کالوم سعی میکنه خودشو یه آدم خوب و بیگناه جلوه بده اما من خود واقعیشو خوب میشناسم ، تفاوت های زیادی بین اون و نایل هست .

+ ببین ، اتفاقی که بین ما افتاد اصلا چیز مهمی نبود . اینو خودتم میدونی که رابطه مون جدی نبود و تو سعی کردی منو عاشق خودت بکنی ولی این اتفاق نیوفتاد. با همه چی موافق بودی و منم مجبور بودم بمونم چون جایی برای موندن نداشتم . بعدش تو منو از خونت بیرون کردی و همه چی بین ما تموم شد کالوم . فقط فراموشم کن ...

به سمت در رفتم تا قبل از اینکه درو باز کنم جلومو گرفت

« فقط ، بیا دوباره امتحان کنیم »

Roommates | Narry version | Persian Where stories live. Discover now