•| نایل |•بعد از اینکه در رو براش باز کردم روی مبل نشستم و به دیوار زل زدم .
و حتی به هیچی فکر نمیکردم ، تصمیم گرفتم به سمت پنجره برم . صندلی رو برداشتم و بغل پنجره گذاشتم و به بیرون نگاه کردمتمام چیزی که توی دیدم بود یه خیابون خلوت و چندتایی ماشین وستاره هایی که توی آسمون سیاه میدرخشیدن
فقط و فقط سکوت ... بدون هبچ صدایی
خسته بودم اما نمیتونستم بخوابم . ذهنم پر از افکاری بود که نمیدونستم باهاشون چیکار کنم .
فقط موقعی که فکر کردم همه چی درسته ، دقیقا وسط کلی اشتباه بودم ...میدونم که هری از اتاقش بیرون اومد و صدای پاهاشو میتونستم بشنوم .
حتی یه اینچ هم تکون نخوردم حتی سعی نکردم بهش نگاه کنم .
اما یکدفعه یکی از صندلی ها رو از پشت میز برداشت و کنارم نشست .+ حالت خوبه ،؟ __ نایل خواهش میکنم
فهمیده بود که من هیچ توجهی بهش ندارم
برای همین با صدای آرومی ازم پرسید ، احساس میکنم فکر میکرد اگر یکم صداشو بالاتر ببره ممکنه منو بشکونهمن حتی جوابشم ندادم میخواستم تا ابد ساکت باشم ..
انگار میخواستم این لحظه رو متوقف کنم ، اما ما هیچ وقت چیزایی که از اعماق وجودمون رو میخوایم رو نمیتونیم به دست بیاریم . میتونیم ؟ البته بعضیاشون رو شاید
+ التماس میکنم ، خواهش میکنم یه چیزی بگو
+ باشه فهمیدم . تمام اینا حقمه ، فقط اینو بدون —- دوست دارم نایل . همیشهبلند شد و پیشونیمو بوسید و رفت .
بعد از اینکه چشمامو بستم یه قطره اشک روی گونه م سر خورد .واقعا درد داره .. خیلی درد داره . فقط آرزو میکردم میتونستم منم بهش بگم
منم دوست دارم ، هری ...
•••••••••••••••••••••••••••••••••
اشتون : { نایل حرف بزن خواهش میکنم ..}
- چی میخوای اشتون ؟
{ بالاخرههههه امروز یه چیزی به غیر از " سلام ، چی دوست دارید بخورید ، روز خوبی داشته باشید و صبح بخیر " ازت شنیدم ..}
اون راست میگه از اون شب به بعد من دیگ خیلی حرف نمیزنم . ( بدترین شب زندگیم )
حرف زیادی جز همون حرفایی که اشتون گفت تا الان نزدم ولی هری هنوز دست بردار نیست و تلاششو میکنه تا بتونه بتونه باهام حرف بزنه . اما تمام چیزی که گیرش میاد ( بله و خیر و جوابای کوتاهه ) .
در حقیقت من اصلا مطمئن نیستم که ماهنور واقعا با همیم یا نه ،؟
شاید ؟ نمیدونم .. اما اون سعی میکنه طوری رفتار کنه که انگار هیچ اتفاقی نیوفتاده
YOU ARE READING
Roommates | Narry version | Persian
Fanfiction•| C O M P L E T E D |• ✨Highest Ranking : #3 in narrystoran ✨ این فن فیک ترجمه شدهی یک فن فیک خارجی هست امیدوارم لذت ببرید نایل بعد از گذشت مدت ها دوباره هری رو ملاقت میکنه البته نه یه ملاقات عادی بلکه هری حالا به عنوان هم اتاقی اون توی یه آپا...