يه نگاه به پارت قبل به شدت توصيه مى شه 🤦🏻♀️😂-خيلى زود مى بينمت دوباره انه
اينو گفتم و لبخند تلخى روى لبام نشست و اشك توى چشمام جمع شد
مى دونستم قرار نيست به اين زودى ها خانواده ى استايلز رو ببينم
و خب البته كه دلمو پيششون مى ذارم و مى رما-لويى من ام
من بايد قبل رفتنت يه چيزى بهت بدمانه همينطور كه اشك مى ريخت اينو گفت و سمت اتاقش رفت و بعد از چند دقيقه اومد
بسته ى قرمز رنگى رو دستم داد و من با كنجكاوى گرفتمش
-اين چيه؟
اينو پرسيدم كه انه با نگاهش به بسته اشاره كرد و لبخند تلخى زد
ا-بازش كن
بازش كردم
و خب همون لحظه بود كه ديگه نتونستم جلوى گريمو بگيرم و گردنبندو از جعبه در اوردم و توى دستم گرفتم
-اين اي-ن
ا-زين اوردش
دو سه روز پيش
گفت بدمش به تو و بهت بگم اين مى تونه سالم نگهت دارهانه اينو گفت و من سرمو به دو طرف تكون دادم و گردنبند و روى لبام گذاشتم و محكم بوسيدمش
احساس مى كردم يه تيكه از وجودمو همين الان بهم دادن
بعد از مدت طولانى اى بالاخره يه حس خوب تو وجودم پخش شد
ا-هرى بهت د
-اره
نذاشتم انه حرفشو كامل كنه و سريع جواب دادم و شرمندگى رو توى چشماى انه ديدم
ا-تو لياقت بهترينارو دارى پسرم
انه اينو بعد از اينكه محكم بغلم كرد گفت و پبشونيمو بوسيد
-خداحافظ انه
اينو گفتم و ساكمو برداشتم و سمت در رفتم
ايدن جلوى در منتظرم بود
رفتم كنارش و گردنبند و سمتش گرفتم
-مى شه اينو گردنم كنى ايدن؟
اينو گفتم و ايدن بدون هيچ حرفى اونو ازم گرفت
پشتمو بهش كردم و ايدن گردنبندو و دور گردنم گذاشت و قبل از اينكه اونو ببنده بينيش رو به گردنم چسبوند و تونستم حس كنم كه نفس عميقى كشيد و بعد از اون بوسه اى روى گردنم گذاشت و ازم فاصله گرفت
لبامو روى هم فشار دادم و به چشماى خيسش نگاه كردم
توى اين دنيا به هيچكس اندازه ايدن ظلم نكرده بودم
اينو مى دونستم
ولى
عشق هرى قلبمو سنگ كرده بود و اين اصلا دست خودم نبود