جین روی میزش نشسته بود،به این فکر میکرد که الان چیشد،چرا باید به رئیسش زل بزنه؟جوریکه انگار...میخواستش؟
جوری که نامجون داشت به جین نگاه میکرد،جوریکه انگار میخواستت ببوستش...باعث شد جین قرمز شه.
*سلام*
جین خیالبافی رو تموم کرد وقتی متوجه شد فردی جلوش وایستاده،اون خیلی زیبا بود،اما نه به زیباییه نامجون.اون پسر موهای بلوند و لبخند مربعی خوشگلی داشت،جین لبخند زد و جوابشو داد*سلام،
چه کمکی میتونم بهتون بکنم؟*جین به صورت رسمی پرسید*نامجون هیونگ اینجاست؟*
جین سرشو تکون داد،بلند شد و در زد.**بیا تو.**جین وارد دفترش شد.*آقای کیم؟یه نفر دنبالتون میگرده.*
جین رفت بیرون و گذاشت اون پسر وارد شه.بعد از بسته شدن در برگشت سرکارش.***
*آقای جینی؟*
جین چرخید و یه بچهی کوچولوی کیوتو دید که یه توتفرنگی توی دستش بود.*این برای توعه.*جین نخودی خندید.توت فرنگی رو گرفت و تعظیم کرد.
*ممنونم جونگکوکی*
جونگکوک دوستداشتنی خندید.*خوشمزس؟*جین سرشو تکون داد.*یه گاز میخوای؟*جونگکوک سرشو تکون داد.*واو این خوشمزس.*جین خندید.جونگکوک شروع کرد به خندهدار تکون خوردن،جین ابروهاشو بالا برد.*چیشده؟*جونگکوک پاهاشو محکم نگه داشته بود.*باید برم دستشویی*
جین دست کوچولو گرفت و به طرف دستشویی بردش.
بعد از اینکه جونگکوک کارش تموم شد فلاش دستشویی رو کشید و دور باز کرد.*بیا دستاتو بشوریم.*جین از دستاش بلندش کرد تا جونگکوک بتونه دستاشو بشوره.وقتی تموم شد،یه کاغذ گرفت و دستاشو خشک کرد.
*بریم؟*
جین پرسید،جونگکوک سرشو تکون دادوقتی از دستشویی اومدن بیرون،یکی صداشون زد.
**کوکی،کجا بودی؟داشتم دنبالت میگشتم.**
نامجون گفت و پسرشو بغل کرد.*آقای جینی منو برد دستشویی.***ممنونم جین**
*قابلی نداشت،قربان*
یکباره دیگه بهم خیره شدن
*بابایی،تهیونگ هیونگ کجاست؟*
**باید میرفت**
*پس یعنی برای شام نمیاد؟*
نامجون سرشو تکون داد،جونگکوک برای یک دقیقه سرشو خم کرد قبل از اینکه سرشو با یه لبخند بالا بیاره.
*آقای جینی میتونه بیاد؟*
*فکر نمیکنم-*
*کامان آقای جینی،لطفا؟*
جین آه کشید.
***
از ماشینش پیاده شد،اون چرا دوباره اینجاست؟اوه آره،چون جونگکوک کوچولو دعوتش کرده.زنگ درو زد،و صبر کرد یکی درو باز کنه.
YOU ARE READING
Secretary kim
Fanfictionدر اتاق نامجون زده شد **بیا تو** *عصربخیر قربان* **سلام،اینجا چیکار میکنی؟و اون چیه توی دستت؟** *ای دیمه،دارم برش میگردونم چون دارم استعفا میدم.* **نمیتونی اینکارو بکنی،من بهت حقوق خوبی میدم.** *درسته اما من نمیتونم 6 روز هفته کار کنم،من یه زندگیم د...