بهت میگفتم دوستت دارم، تو میخندیدی...
می بوسیدمت، تو میخندیدی...
بغلت میکردم، تو میخندیدی...
عاشقانه نگاهت میکردم، تو میخندیدی...
اما هیچوقت نفهمیدم دلیل خنده هایت، جواب عاشقانه هایم نبود....!!*************************
پارت چهارم...
دوست دارم احساستون رو نسبت به هر جمله بدونم...
اگر شماهم مثل دارسی به این شدت عاشق کسی بودید اما اون میذاشت میرفت، چیکار میکردید؟
![](https://img.wattpad.com/cover/215612138-288-k50240.jpg)
YOU ARE READING
Notes for him
Fanfictionزندگی با تو شیرین ترین رویا... و بدون تو دردناک ترین عذاب هست... (Completed)