ووت♡
.............._هیول
_یعنی چی؟!
_اوله بخش دوم اسم تو و بخش دوم اسم چانیول
_اها!خیلی اسم قشنگیه:))
.................................................
_سلام چانی_سلام ،خوبی؟!
_نه،وقتی تورو نمیبینم چرا باید حالم خوب باشع؟!
_تو که میدونی سرم چقدر شلوغ بود این چند وقت دوهفته دیگه پرواز دارم و هنوز هیچکاری نکردم
_امشب وقتت آزاده؟!
_اره امشب میتونی بیای اینجا
_باشه میام
_اوکی پس تا شب
_بای
بعد از اینکه تلفن قطع کرد راه افتاد سمت بکهیون
_ببین این آخرین جلسمونه تو حدود دوهفته است که میای و من همه چیو گفتم فقط باید به خودت زحمت بدی و اون کاغذارو بخونی
_اوکی،پس من میرم دیگه،بابت این چند وقت ازت ممنونم
_بخاطر خودم کردم نه بخاطر تو
اینبارم مثل تمام روز های این دوهفته تیکه انداخته بود
وسایلمو جمع کردم و بدون خداحافظی از عمارت پارک زدم بیرون به طور مجزه آسایی امروز حالم خوب بود و میخواستم تا خونه پیاده برم
از اینجا تا خونمون یکم زیاد بود ولی با این حال تصمیم گرفتم پیاده برم تا یکم هوام عوضشه
کمتر از دوهفته دیگه پرواز بود و اکثر کارای انتقالمون انجام شده بود یسری وسایل که برامون مهم بود مثل کتابا و وسایل دیگه از قبل به خونمون تو فرانسه فرستاده شده بود
به پیشنهاد بابام فقط چند دست لباس قرار بود ببرم و لباس هامو اونجا بخرم
هم دلم میخواست برم هم دلم نمیخواست
دلم میخواست برم چیزای جدید یادبگیرم و تو کارم پیشرفت کنم و از اونور به چان نزدیک تر شم
ولی دلم نمیومد از لوهان و خانوادم دل بکنم نمیتونستم از خونه واتاقم دور بشماین دو هفته مثل چشم بهم زدن گذشته بود طوری که حتی روزهای ماه از دستم در رفته بود نمیدونستم امروز چندم ماهه
نیم ساعت که از پیاده روی گذشت حس کردم دیگه نای راه رفتن ندارم همون جا وایستادم یه نگاهی به دور بر کردم یکم جلوتر ایسگاه اتوبوس بود
تا جایی که یادم میومد تاحالا سوار اتوبوس نشده بودم و این اولین بارم بود.
چند دقیقه منتظر موند تا اتوبوس برسه و سوار بشه
کل راه چشمش به خیابون بود اصلا توجه نمیکرد این راه ها براش یکم تازه استنیم ساعت بعد وقتی اتوبوس خالی شد راننده ایستاد گفت که آخر ایسگاهه و از این جلوتر نمیره و بک به اجبار پیاده شد
DU LIEST GERADE
Before i kill you in my dream
Romantik🔗ژانر:رمنس،اسمات،امپرگ 🔗کاپل:چانبک(اصلی)،هونهان،کایسو 🔗محدودیت سنی:NC+18 🔗نویسنده:#Mary بکهیون یه پسر ۱۹ ساله اس که از وقتی گرایششو فهمید روی سردترین پسر دنیا کراش داشت چی میشه چان بعد از ۴ سال تازه متوجه اش بشه و بخاطر منفعت و انتقام از عشق او...