ووت^^
..............._نه چان من نمیتونم
چان متعجب از لحن جدی بک دستش و از روی پایین تنه بک برداشت
_چرا نمیتونی بک؟!
_من....من... میدونم دلیلم منطقی نیست ولی هم میترسم هم اینکه...خجالت میکشم
چان نفس آسوده از دلیل های غیرجدی بک کشید و برای آروم کردنش صورتش با دستاش قاب کرد
_ترسو میتونم درک کنم با اینکه به نظرم اصلا ترس نداره بازم منطقی تره ولی...خجالت؟!از چی خجالت میکشی؟!
_من...من نمیدونم چرا ولی حس میکنم تا وقتی لوهان و سهون تو این خونه ست خجالت میکشم..اگه صدام و بشنون چی؟!مطمعنم تا آخر عمر لوهان دست از سرم بر نمیداره
_بک...تو الکی نگرانی،اون ها طبقه بالان و امکان نداره صدامون و بشنون
_میدونم...ولی نمی تونم،استرس میگیرم،و اینکه مشکل فقط اونا نیستن...من...من نیاز دارم خودم و آماده کنم واسه این اتفاق،تو این چند ماهی که ما باهم بودیم تعداد بوسه هامون به یه دستم نمیرسه،ماحتی تاحالا جلوی هم بدون لباس هم نبودیم،ما نیاز داریم قبل اینکه بدنامون باهم آشنا بشن خودمون باهم آشناشیم و سعی کنیم باهم راحت تر باشیم،میفهمی چی میگم
چان بک و درک میکرد و خودشم تا چند دقیقه پیش بخاطر این موضوع که اونا هنوز باهم اونقدر راحت و صمیمی نیستن که کارشون به اینجا بکشه دو دل بود
_حق باتوئه،میفهمم چی میگی
بعد پیشونیه بک بوسید و خیلی آروم از روش بلند شد و کنارش دراز کشید و اون و کشید تو بقلش
و هیچ حرفی تا وقتی که بخوابن بینشون رد و بدل نشد
بجاش تو بقل هم آروم شدن،فعلا همین حد بست بودوقتش بود یکم به رابطشون سرو سامون میدادن
این چیزی بود که هردوتاشون بهش فکر میکردن.....................................................
_من سینما نمیاملوهان با صدای بلند اعتراض کرد
_این همه جا تو پاریس هست،آخه سینما؟!
بک با لوهان موافق بود سینما جزو جاهای دیدنی پاریس نیست و هیچکس برای رفتن به سینما به فرانسه نمیاد
ولی سهون بخاطر گشادی بیش از حد جایی رو پیشنهاد داده بود که یک قدمم پیاده روی نداشته باشه و کل مدت روی صندلی لش کرده باشه
_به نظر منم سینما نریم،میتونیم تو خونه فیلم ببینیم خیلیم بهتره،به نظر من بریم شهربازی،موافقید؟!
لوهان خوشحال از پیشنهاد بک سریع دستش و برد بالا
_من موافقممممم
چان و سهونم با ایده ی شهربازی رفتن موافقد کردن
لوهان_ساعت چند بریم؟!
ESTÁS LEYENDO
Before i kill you in my dream
Romance🔗ژانر:رمنس،اسمات،امپرگ 🔗کاپل:چانبک(اصلی)،هونهان،کایسو 🔗محدودیت سنی:NC+18 🔗نویسنده:#Mary بکهیون یه پسر ۱۹ ساله اس که از وقتی گرایششو فهمید روی سردترین پسر دنیا کراش داشت چی میشه چان بعد از ۴ سال تازه متوجه اش بشه و بخاطر منفعت و انتقام از عشق او...