ووت ووت ووت ووت ووت
...........داشتم کتابامو در میاوردم که دیدم یکی صندلیشو نزدیکم اورد و نشست
نه
غیر ممکنه.... این اتفاق به معنای واقعی غیرممکنه
من با چانیول تو یه کلاس؟!وات د فاک!چطور ممکنه کسی چندترم از من بالاتره الان تو یه کلاس با من باشع
چرا باید بیاد کنار من بشینه؟!فکر کنم واقعا میخواد باکاراش منو سکته بده
_جاهای دیگه ای به جز صورت منم هست که بهش زل بزنی
بدون اینکه سرشو برگردونه سمتم اینو بهم گفت
فکر کنم پنچ دقیقه ای بود که بهش زل زده بودم.با این حرفش معذب شدم و به جلو زل زدم_ببخشید
بعد از گذشت حدودا پنج دقیقه استاد اومد
طی سه ساعتی که تو کلاس بودیم فهمیدم چان بچه ی درسخونه ایه چون هرسوالی که ازش میشد بدون فکر کردن جواب میداد.پس فکر نکنم بخاطر اینکه این ترمو پاس نکرده بود دوباره سر این کلاس نشسته باشه.
وای خداااااا.....دارم از فضولی میمیرم...مطمعنم تا آخر کلاس نمی تونم دووم بیارم
بعد از تموم شدن کلاس چان سریع بلند شد و روبه من گفت نرو تامن بیام.و بعد رفت سمت استاد
نرم تا تو بیاییییییییییی...... دلیل این رفتار لعنتیت چیهههههععه.....نکنه داره خرم میکنه که تو این هفته به فاکم بده......با اون حرفایی که دیشب زد بعید نمیدونم بخاطر لذتش اینکارو نکنه.......گوه خورده......اخه دلیل مهربون شدنش چیه......چرا داره با روان من بازی میکنه....یعنی ممکنه ازم خوشش اومده باشه( با این فکر از مغزم رنگین کمون زد بیرون)
آخه چطور ممکنه بعد سه سال الان متوجه من شده باشع
با ضربه ای که به سرم خورد از فکر درومدم
_کجایی!یه ساعت دارم صدات میکنم
_یاااااااا،چرا میزنی خب(با صدای آروم که عین این مظلومای بدبخت بود گفتم)
بهم اخم کرد که میشه گفت یه معنای کامل میشد حرکت پشمامو تو هوا دید
_پاشو
اراده مو جمع کردم و گفتم
_چرا باید باتو بیام؟!
به هرحال باید تکلیفمو روشن میکردم.نمیتونستم که تا آخر فقط یه بازیچه باشم
_چرا تا الان نشستی تا من بیام؟!
_چون تو گفتی
_پس الان پاشو دنبالم بیا
_چرا؟!
صورتشو اورد جلو و با عصبانیت گفت
_چون من میگم
و راه افتاد منم پشتش راه افتادم چون واقعا ازش میترسیدم و از اونور تنها چیزی که واسه لیست خوشبختیای بیون بکهیون کم بود دعوا با کراشم و قطع شدن یه چسه ارتباطمون بود
أنت تقرأ
Before i kill you in my dream
عاطفية🔗ژانر:رمنس،اسمات،امپرگ 🔗کاپل:چانبک(اصلی)،هونهان،کایسو 🔗محدودیت سنی:NC+18 🔗نویسنده:#Mary بکهیون یه پسر ۱۹ ساله اس که از وقتی گرایششو فهمید روی سردترین پسر دنیا کراش داشت چی میشه چان بعد از ۴ سال تازه متوجه اش بشه و بخاطر منفعت و انتقام از عشق او...