_ی-یوگیوم.....؟جوابم رو نمیداد چی شده ؟ چرا یهو اینجوری شد سعی کردم بیدارش کنم اما یه مردی ازش جدام کرد دست و پا میزدم و میخواستم برم پیشش ولی اون مرد نمیذاشت حدود یه ربع بعد امبولانس اومد و یوگیوم رو بردن توی امبولانس خودمو از دست اون مرد ازاد کردم و سمت امبولانس دویدم و به یکی از تکنسین ها گفتم
_م-من ...همراهشم
_برادرشی؟_ن -نه...د-دوستشم
_خیله خب سوار شو
سوار شدم ترسیده بودم و هق هق میکردم با دستای لرزون گوشیمو دراوردم سرم گیج میرفت به سختی شماره ی مارک هیونگ رو گرفتم
_جانم بم؟
_هیونگگگگ
با گریه گفتم
_چی شده ؟چت شده؟چرا گریه میکنی؟
_یو ...یوگیوم....
_یوگیوم چی؟د بگو چی شده سکته ام دادی
_یو ..گیوم رو ...کشتم...
_چرا چرت و پرت میگی کجایی؟
_توی امبولانس
_دارین میرین کدوم بیمارستان ؟
_نمیدونم
_از یکی بپرس خب
از تکنسینی که مشغول یوگیوم بود پرسیدم کدوم بیمارستان داریم میریم و جوابم رو داد
_هیونگ میگه بیمارستان ####
_باشه خودمو میرسونم نترس
........
وقتی به بیمارستان رسیدیم یوگیوم رو سمت یه اتاقی بردن اما اجازه ندادن من واردش بشم داشتم سکته میکردم همش تقصیر منه همش تقصیر منه اگه چیزیش بشه چی؟
نه نه نباید بهش فک کنم اون خوب میشه روی زمین نشستم و زانو هامو بغل کردم من داشتم میکشتمش
چند دقیقه بعد صدای مارک هیونگ رو شنیدم و بعدش توی بغلش فرو رفتم
_اروم باش اروم باش چیزی نیست
_هیونگ داشتم میکشتمش همش تقصیر منه
_تقصیر تو نیست اروم باش
_چی کارش کردی؟
از روی شونه های هیونگم جین یونگ رو دیدم که با اخم نگاه ام میکرد با یاداوری اون اتفاق گریه ام شدت گرفت
_الان وقت گریه نیست بم بهم بگو یوگیوم چش
شده؟چیکارش کردی؟حالش چطوره ؟جین یونگ با یکم خشونت گفت لرزش بدنم بیشتر شد
_من ....من ...مارک هیونگ به حرف اومد و با اخم به جین نگاه کرد
_تمومش کن مگه نمیبینی حالش خوب نیست برو از یه ادم لعنتی دیگه بپرس
YOU ARE READING
beautiful mistake s2
Romance👬کاپل: یوگبم 🌸ژانر: رمنس.فلاف.درام.اسمات ################# از حموم بیرون اومدم هم اتاقیم برگشته بود پشت به من داشت وسایلش رو توی کمد میذاشت امیدوارم پسر خوبی باشه و با هم کنار بیایم لبخند زدم _سلام من بم بم بیا هم اتاقی های خوبی برای هم باشیم ...