بم بم 💟
_بمی
جلوی در خشک شدم نگاهم بین دنیل و یوگیوم چرخ خورد اینجا چه خبره
+نمیخوای دعوتمون کنی داخل؟
نگاهم و از یوگیوم به دنیل دادم لبخند درخشانی تمام صورتش و گرفته بود لبخند نصفه ایی زدم از جلوی در کنار رفتم دنیل ظرفی که دستش بود بالا اورد شکلات؟
_اپا گفت تو عاشق شکلاتی منم برات شکلات اوردم
اب دهنم و قورت دادم
_مرسی دنیل
لبخند بزرگی روی صورتش نشست
_دوسش داری؟
_دوسش دارم ممنونم
_دنیل زیاد اصرار کرد میخواست ببینتت برای همین اومدیم پایین
_پایین؟
از لرزش صدام حرصم گرفت
_بمی خیلی خوبه که تو اینجایی من خیلی خوشحالم
لبام به زور کش اومدن
_قراره بیشتر همو ببینیم
با چشمای گشاد شده به یوگیوم نگاه کردم چندباری مثل ماهی دهنم باز و بسته شد تا بلکه حرفی ازش بیرون بیادولی هیچ فایده ایی نداشت نفس عمیقی کشیدم و اماده بودم سرش داد بزنم ولی با دیدن دنیل که با لبخند و ذوق نگام میکرد جلوی خودم رو گرفتم بهشون اجازه دادم وارد خونه بشن سمت دنیل رفتم و جلوش زانو زدم لبخند مصنوعی زدم
_دنیل عزیزم میشه تو اینجا بمونی و کارتون ببینی من با بابات یکم کار دارم
دنیل با قیافه ی کیوتی ابرو هاشو بالا انداخت و لب پایینش رو گاز گرفت
_ولی بمی من اجازه ندارم غیر از شبا کارتون ببینم اپا بهم اجازه نمیده
اخمامو توی هم کشیدم سمت یوگیوم برگشتم و با سر بهش اشاره کنم که اجازه بده یوگیوم هم که انگار خوشحال به نظر میرسید به دنیل نگاه کرد
_عزیزم چون بمی ازم خواهش کرده پس میتونی فقط تا وقتی که حرفمون تموم میشه کارتون ببینی
دنیل با چشمای ذوق زده توی جاش بالا پایین پرید دستای کوچیکشو دور گردنم حلقه کرد و گونه ام رو بوسید
_ممنون بمی تو بهترینی
اونقد عصبانی بودم که حتی دنیل هم نمیتونست ارومم کنه لبخند مصنوعی دیگه ایی زدم و از جام بلند شدم و دنیل رو روی کاناپه نشوندم و با دستایی که از عصبانیت میلرزید براش کارتون گذاشتمدست یوگیوم رو گرفتم و دنبال خودم به داخل اتاق کشیدم وارد اتاق شدیم و درو پشت سرم بستم و برگشتم تا باهاش رو به رو بشم
YOU ARE READING
beautiful mistake s2
Romance👬کاپل: یوگبم 🌸ژانر: رمنس.فلاف.درام.اسمات ################# از حموم بیرون اومدم هم اتاقیم برگشته بود پشت به من داشت وسایلش رو توی کمد میذاشت امیدوارم پسر خوبی باشه و با هم کنار بیایم لبخند زدم _سلام من بم بم بیا هم اتاقی های خوبی برای هم باشیم ...