2

15.7K 2.1K 434
                                    

جونگ کوک :
آقای کیم!
دلم براتون تنگ شده

تهیونگ :
میفهمم جونگ کوک
ولی همین دو ساعت پیش خونتون بودم

جونگ کوک :
میدونم
این زمان زیادیه
از طرفی نفهمیدم چرا بدون خداحافظی رفتین
گفتین مامان و بابام اومدن
و منو همین جوری گذاشتین تو اتاق و رفتین

تهیونگ :
برا اینکه فکر اشتباهی نکنن رفتم
چون تو اتاق هردومون کنار هم نشسته بودیم
و تو هر طورم که بشه چسبیده بودی به من
ممکن بود مامان و بابات اشتباه متوجه بشن

جونگ کوک :
چه فکری می تونستن بکنن آقای کیم ؟
اینکه دارم با استاد نقاشیم عشق بازی میکنم؟ جلعیفلتحگمتبلد

تهیونگ :
نمیدونم
خانوادت و درست و حسابی نمیشناسم
نمیخوام کارمو از دست بدم و حرف بشنوم
از طرفی هم این موضوع روی زندگی تو هم
میتونست تاثیر داشته باشه

جونگ کوک :
یااا تو به فکر منی ، احمق؟!

تهیونگ :
با بزرگترت درست حرف بزنی ، خوشحال میشم

جونگ کوک :
اه دو دیقه چرت نگو
زیادش فقط ۴ سال بزرگتری
و اصلا نگران نباش تحت هیچ شرایطی اهمیتی براشون ندارم
فقط بهم پول میدن بقیش به خودم بستگی داره
مثلا بعد از مدرسه هیچ وقت ازم نپرسیدن روزت چطوری میگذره
یعنی مطمئنم ، اگه بینمون چیزی هم بود براشون مهم نبود
 

تهیونگ :
خب دیگه این بحثو تموم کن
باید جدی جدی حرف بزنیم

جونگ کوک :
میشنوم عزیزم
آی ببخشید آقای کیم!
صفحه کلیده دیگه اشتباه میشه گتادببزققوحتک

تهیونگ :
قرار نیست بپرسم چرا به جای کیم اشتباهی شده عزیزم
حالا هر چی
بیخیال این شوخی ها شو

جونگ کوک :
کدوم شوخی ها؟

تهیونگ :
این شوخی هایی که همیشه میکنی
هی به من نزدیک میشی
هم اینجا هم تو واقعیت
این که زل بزنی تو چشمام و لباتو لیس بزنی رو نمیخوام
جدی هستم
یا وقتی که یهویی زیادی نزدیکم میشی

جونگ کوک :
اسمش روشه آقای کیم ، شوخی
چی شما رو اذیت میکنه d:
من هنوز ۱۸ سالمه لطفا بهم راه رو نشون بدین

تهیونگ :
این شوخیا واسه من خنده دار نیستن
و میدونم واسه تو هم خنده دار نیست

جونگ کوک :
فهمیدم
ولی
بر خلاف اونچه که شما فکر میکنین
واسه من خنده داره و خوشم میاد
اگه خندیدنام و یا مثل یه انسان نرمال لیس زدن لبم
شمارو تحریک میکنه عشقتون به منو اعتراف کنین
ردتون نمیکنم

تهیونگ :
لعنتی من درباره این حرف نزدم

جونگ کوک :
لعنتی؟
همچین حرف هایی برای یه معلم شایسته نیست
به خودتون بیاین

به هر حال شب بخیر آقای کیم!میخواستم تو خواب منو ببینین اما اگه اینطور باشهبه احتمال زیاد فردا تو تخت خیس از خواب بیدار میشین کارتون خیلی سختهداشتن یه همچین شاگردی

Oops! This image does not follow our content guidelines. To continue publishing, please remove it or upload a different image.

به هر حال شب بخیر آقای کیم!
میخواستم تو خواب منو ببینین اما اگه اینطور باشه
به احتمال زیاد فردا تو تخت خیس از خواب بیدار میشین
کارتون خیلی سخته
داشتن یه همچین شاگردی...

خوابای شیرین

تهیونگ :
میدونم عمداً انجام دادی
انتقامشو میگیرم

شب بخیرقرار نیست بهت بگم خواب منو ببینی؛)چون همین جوریشم میبینی

Oops! This image does not follow our content guidelines. To continue publishing, please remove it or upload a different image.

شب بخیر
قرار نیست بهت بگم خواب منو ببینی؛)
چون همین جوریشم میبینی

جونگ کوک :
اقای کیم
قرار نیست بپرسم چرا تو خونه اینطوری
پوشیده هستین

تهیونگ :
قرارم نیست بپرسی پسر
مگه من ازت میپرسم چرا لختی؟!

جونگ کوک :
چون تو وانم

تهیونگ :
الان
تو وانی؟!

جونگ کوک :
هی هی :)
مثل تو عکس لختم ، موهام خیسه و لبامم سرخه
گفتم شاید بخوای بدونی

تهیونگ :
باشه
جداً
خنده دار
نیست

جونگ کوک :
شوخی نمیکنم :)
تنها چیزی که الان بهش احتیاج دارم
شمایین آقای کیم :'(((

تهیونگ :
دیوونم میکنی
تو هر چیزی
هم خیلی بی ادب و حرص درآری
هم شیطونی
حرف گوش نمیکنی
میگم نکن انجامش میدی
تلاش میکنی منو تحریک کنی
لطفا همون رابطه استاد-شاگرد رو داشته باشیم
منو تو موقعیت سختی میزاری
منظورت چیه نمیدونم ولی دیگه بسه

جونگ کوک :
اگه اینقدر تحت تاثیر قرار گرفتین آقای کیم کافی بود همون اول بگین
حالا هرچی
خوب بخوابین
فردا میبینمت

تهیونگ :
بعد همه این کارا
میگی خوب بخوابم ؟ جداً ؟
به نظرت میتونم خوب بخوابم؟

جونگ کوک :
فردا رو با طناب میکشم
( منظورش اینه منتظر رسیدن فرداست)

____________
عزیزان ووت فراموش نشه😁

honey pie | Taekook Where stories live. Discover now