3

13.1K 1.9K 454
                                    

تهیونگ :
کلاس فردا کنسله
گفتم خبر بدم
و از اینکه مزاحم شدم چشم پوشی نکن
چون خود تو هم همیشه این ساعتا مزاحم میشی

جونگ کوک :
من فکر میکردم خوشتون میاد از اینکه این ساعتا مزاحمتون میشم
بهتون پول میدم
اگه خوشتون نمیاد هم باید خوشتون بیاد

تهیونگ :
باشه بچه پولدار


جونگ کوک :
از طرفیییی
اینکه فردا کلاس نداریم
یعنی چی آقای کیم ؟
قلبم چطور میتونه یه روز رو بدون شما دووم بیاره؟!
صدای ضربان قلبمو نمی شنوین؟


تهیونگ :
نمیشنوم ؟!!

جونگ کوک :
چیکار دارین؟
نکنه
از من
خسته
شدین
از اونقده ثروت خسته شدین؟

تهیونگ :
نه جونگ کوک خسته نشدم
بخاطر تو خودمم پولدار شدم مرسی
چون فردا کل روز رو کار دارم
نمیتونم بیام خونتون

جونگ کوک :
خوبه کلاسای ماهم بعد از ظهر شروع میشه
تا اون موقع چه کاری دارین آقای کیم :)

تهیونگ :
روز تولده دوست دخترمه
قراره کل روزو با اون بگذرونم

جونگ کوک :
اهاااااان اوووون
عه تو هنوز داری خودتو قانع میکنی که گی نیستی؟!

تهیونگ :
چه ربطی داره
من گی نیستم

جونگ کوک :
نخیر گی هستی

تهیونگ :
من گی نیستم جونگ کوک

جونگ کوک :
با دوست دخترت عشق بازی کردی؟

تهیونگ :
این به تو چه

جونگ کوک :
گفتم که
گی هستی

تهیونگ :
عشق بازی کرده باشم چی میشه
نکرده باشم چی میشه
من هیچ وقت از پسرا خوشم نیومده

جونگ کوک :
وایسا به آینه نگاهی کنم و بیام
نکنه اشتباهی دختر شدم؟

تهیونگ :
چی؟

جونگ کوک :
ولش کن
گیریم گی نیستی
چرا اینقدر خوشگلی؟
روشن کن

تهیونگ :
مگه همه ی پسرایی که خوشگلن باید گی باشن

جونگ کوک :
اونی که خوشگلی تویی
و برای من گی هستی آره

تهیونگ :
برای تو گی؟!
همممم
خوبه

جونگ کوک :
البته که خوبه
همه چی رو میدونم
میدونم روز گذشته تو دستشویی با تقلید صدای من چیکارا کردین آقای کیم
کاش مستقیم به خودم میگفتین
کمک میکردم

تهیونگ :
چی؟
سیکتیر
نخیر
دروغه
من
چه ربطه داره؟!

جونگ کوک :
لازم نیست خجالت بکشین
درکتون میکنم
حتما سخته اینکه همچین شاگردی دارین
اما حداقل نگین که گی نیستین
فرشته های کنارتون میدونن که هروقت منو لمس میکنین
اون کوچولوتون بیدار میشه

نکنه باید بگم بزرگتون
چون اینطوری نیست که فرقی نداشته باشه

تهیونگ :
شات د فاک آپ
الان از خجالت دارم میمیرم
واقعا اونطوری که فکر میکنی نیست

جونگ کوک :
لاف زدن
لاف زدن
لاف زدن

تهیونگ :
یاا من گی نیستم
و جداً
موضوع تحت تاثیرت قرار گرفتن و اینا نیست

جونگ کوک :
باشه باور کردم
از همون اول میگفتی لعنتی D:

تهیونگ :
دستم ننداز

جونگ کوک :
حالا هرچی عزیزم
فردا با دوست دخترت بهت خوش بگذره
دوست دخترت اگه بفهمه همچین رلی داره غش میکنه
داری با رویاهای دختره بازی میکنی پسراحمق
ناراحت شدم
اینکه دوست پسرت گی باشه...

تهیونگ :
اگه اون فکتو نبندی
یه مشت میکوبم تو دهنت

جونگ کوک :
یا هم با بوسه خفم کن

تهیونگ :
با بزرگترت درست حرف بزن

جونگ کوک :
با فکرکردن به کوچیکترت کارای بد نکن

تهیونگ :
میگم کاری نکردم

جونگ کوک :
پدوفیلی

تهیونگ :
۱۸ سالته احمق

جونگ کوک :
اوو یعنی حست به منو قبول میکنی؟!
یا حس جنسی ات رو؟
قلبمو شکوندی

تهیونگ :
تو اینطوری هستی
بچه لعنتی

جونگ کوک :
خیلی عیب داره ، خیلییی


_____________
پایان پارت سوم
امیدوارم خوشتون اومده باشه🙃

honey pie | Taekook Wo Geschichten leben. Entdecke jetzt