تهیونگ :
۱۲ دقیقه...۱۲ دقیقه است که آنلاینی
ولی وقتی داری با من حرف میزنی میای یه کلمه مینویسی میری
شاید بخاطر لج کردن با من داری با یکی دیگه حرف میزنی نمیدونم اما اگه پای کس دیگهای وسط باشه خدا هردوتاتونو لعنت کنه حرومزادههااجونگ کوک :
تهیونگ
چرا چرت میگیتهیونگ :
فک نمیکنم چرت گفته باشمجونگ کوک :
نه داری چرت میگی
اگه اینجا کسی باشه که داره با یکی دیگه حرف میرنه
اون تویی
اون شخص دیگه هم دوست دختر سابقتهههتهیونگ :
اون دوست صمیمی من هم بود
الان فقط همو به چشم یه دوست میبینیم
و میدونه که الان تو رابطهام
فقط در حد دوست حرف میزنیم
ولی تو
با اون یونجون مثل یه دوست حرف نمیزنیجونگ کوک :
که اینطور
پس چطور حرف میزنم؟
اون همکارمهههتهیونگ :
رسما داری با بچه لاس میزنی
انگار شوخی کردناتون ، بغل کردناتون و وقتی باهم قهوه مینوشید تو محل کارت کافی نیستش
حالا دارین بهم پیام هم میدینجونگ کوک :
اره من که عیبی تو این کار نمیبینم
اینا کارایی هستن که بین دوستا انجام میشهتهیونگ :
اون بچه به چشم دوست بهت نگاه نمیکنه
خیلی واضحه
میخوای عصبانیم کنی؟جونگ کوک :
درواقع تو میخوای منو عصبیم کنی؟؟؟؟
با یونجون هم سنم و اون راحت منو درک میکنه
مثل تو یه پیرخرفت نیستتهیونگ :
۲۲ سالمه!!جونگ کوک :
پیری دیگهتهیونگ :
نمیخوام با اون بچه حرف بزنیجونگ کوک :
منم نمیخوام با دوست دختر سابقت حرف بزنی اما تو گوش نمیدی
خودخواهتهیونگ :
گذشته موند تو گذشته
اون دوست چندین سالمه
نمیشهجونگ کوک :
ولی اون بهت خیانت کرد؟تهیونگ :
این ربطی به دوستیمون داره؟جونگ کوک :
دوستی من و یونجون نسبت به دوستی تو و اون دختره واقعی تره
کل دبیرستان هیچ دوستی نداشتم تهیونگ
میفهمی مگه نه؟
زندگیم تقریبا عوض شد و با یونجون آشنا شدم
بالاخره یکی پیدا شد که دوست واقعیم باشه
واقعا بخاطر تفکرات احمقانت میخوای اینو ازم بگیری؟تهیونگ :
اون یه دوست نیست
یعنی چی دوست واقعی نداشتی؟
پس من چی هستم؟
یونگی؟
جیمین؟
هوسوک ، نامجون و جین؟؟؟
پس ما چی هستیم؟
من دوست و همراه زندگی توام
به یونجون نیازی نیستجونگ کوک :
تو نمیتونی برا این تصمیم بگیری
چه بلایی سرت اومده؟؟
خیلی عوض شدیتهیونگ :
عوض نشدم
فقط غیرتی میشم
کجاش بده؟جونگ کوک :
پس چرا وقتی من غیرتی میشم بد میشه؟تهیونگ :
تو چی شده داری منطقی حرف میزنی؟؟
اینارو یونجون یاد داده؟جونگ کوک :
دهنتو ببند تهیونگ
خوشحال بودم که حسامون متقابله
اما تو جز فکر کردن به خودت کار دیگهای نمیکنیتهیونگ :
خودخواه نیستم
میخوام جلوی اشتباهتو بگیرمجونگ کوک :
یاااا یونجون اشتباه نیست
اون از یکی دیگه خوشش میادتهیونگ :
هااا
از کی؟جونگ کوک :
تو از کجا قراره بشناسی جناب؟تهیونگ :
فقط کنجکاو شدم
الان مطمئن باشم؟جونگ کوک :
اره؟
خببب الان تموم شد؟تهیونگ :
تقریباجونگ کوک :
خب الان مثل ۲۲ ساله ها رفتار کن
نمیخوام با اون دختره حرف بزنی
لطفا جواب خودخواهانه ندهتهیونگ :
باشه
باشه
نمیخوام ناراحتت کنم
و هم یونجون یکی دیگه رو دوست داره
مشکلی نیستجونگ کوک :
احمق
اینم از اولین دعوایی که کردیمتهیونگ :
بهتره بگی واقعا یه زوج شدیمجونگ کوک :
من هنوز نتونستم باور کنم
فک نمیکردم کار به اینجا بکشهتهیونگ :
خیلی خوب تونستی دیوونم کنی
برا همین به اینجا رسیدیمجونگ کوک :
وقتی بهت میگفتم "الان وقت مناسبی برا اعتراف کردنه" در واقع پیش خودت اعتراف میکردی مگه نه آقای کیم؟تهیونگ :
اره جئون جونگ کوک؟!
مشکلی هست؟!جونگ کوک :
یااا پدوفیلی هستین یا چی؟؟تهیونگ :
۴ سال ازت بزرگترم بچه!!!جونگ کوک :
منحرف!!
YOU ARE READING
honey pie | Taekook
Romance《completed》 چت های عجیب بین جونگ کوک ۱۸ ساله و معلم خصوصی نقاشیِ ۲۲ سالش تهیونگ Taekook , texting Original story by : @nathyoung Translating by : @meli19952000