5

10.8K 1.7K 227
                                    

جونگ کوک :
احساس میکنم مریضم

تهیونگ :
ساعت دوعه شبه

جونگ کوک :
احساس میکنم مریضم؟

تهیونگ :
این خبری که بهم دادی رو بکنم تو کونم؟
جونگ کوک ازم انتظار داری چیکار کنم؟

جونگ کوک :
بیا پیشم و منو خوب کن

تهیونگ :
ساعت ۲ شبه؟

جونگ کوک :
برام مهم نیست
مریضم
بهت احتیاج دارم
لطفا آقای کیم

تهیونگ :
من کارگرت نیستم جونگ کوک
تو ساعتای مشخص معلم نقاشیتم
نمیفهمی؟

جونگ کوک :
الان معلمم نیستین؟

تهیونگ :
چیِ تو ام؟

جونگ کوک :
معنی زندگیم

تهیونگ :
چی؟

جونگ کوک :
چی؟

تهیونگ :
چی؟

جونگ کوک :
شوخی کردم آقای کیم
کارگرم هستین
لطفا بیاین پول میدم

تهیونگ :
چقدر پول؟
اگه اونقدری باشه که به بلند شدنم از رو تخت
بی ارزه (؟) میام ؛)

جونگ کوک :
هر چقدر بخواین میدم
فقط لازمه که بیاین
اگه به دم در رسیدی برام بنویس

تهیونگ :
نیم ساعته میرسم
دارو هم میخرم

جونگ کوک :
تو خیلی خوبی تهیونگ
انگاری دارم عاشق میشم

تهیونگ :
برا اینکه میخوای پول بدی میام
اما خوددانی

جونگ کوک :
چیزای دیگه ای هم میدم

تهیونگ :
چی؟

جونگ کوک :
چی؟

تهیونگ :
چی؟

جونگ کوک :
چی؟

تهیونگ :
لفسرتحکایثهروحمگ

جونگ کوک :
زود باش تهیونگ خالی نباش
بیا اصلا به سنت نمیاد

تهیونگ :
۲۲ سالمه

جونگ کوک :
خفه شو و بیا

_

____________
پایان پارت پنجم😋

گیگیلیا ووت یادتون نره🙃

honey pie | Taekook Onde histórias criam vida. Descubra agora