جونگ کوک دستش رو رو بوق گذاشت و روش نگهداشت تا بالاخره جیمین سوار شد درو بست و داد زد:نشستم بردار دستت رو روانی
جونگ کوک سرخوش پرسید:این وقت صبح کجا میری
_به تو چه تو کارو زندگی نداری باز دنبال من راه افتادی
_نه ندارم حالا داشتی به کی زنگ میزدی که سوار نمیشدی؟اصلا ولش کن میگم یک ماه از آشناییمون گذشته دیگه آخرای تابستونه منم که میدونم از من خوشت میاد پس بیا بریم سر قرار
جیمین با شیطنت نگاش کرد:من کی گفتم ازت خوشم میاد تو همش دنبالمی من از اول گفتم دیگه حال
عاشق شدن ندارم پس فکر بی خود نکن_ولی من خیلی حال عاشق شدن دارم ببین واست از کار و زندگی افتادم
_برام مهم نیست می بینی که بی خیال اون کاری که برام جور کردی شدم سعی نکن با اینکارا منو درگیر رابطه با خودت کنی اصلا همش باید بهت یادآوری کنم ازم سواستفاده کردی...
_اون رو که تو اصلا درست یادت نبود انقدر مست بودی من خودم با جزئیات بهت یادآوری کردم
_من جدیم جونگ کوک این حسی که بهم داریم فقط واسه تنهاییمونه نمی خوام دوباره مثل رابطه قبلیم اشتباه کنم
_باشه درک میکنم میفهمم چه حسی داری شروع آشناییمون بد بود وقتی مست بودی تو بدترین شرایط مجبورت کردم باهام بخوابی دردت گرفت
_خفه شو من اصلا یادم نیست که دردم گرفت یا نه
جونگ کوک خنده ی موزیانه ای زد:
من منظورم روح و روانت بودچند ثانیه بهم خیره موندن که جیمین سرش رو به صندلی ماشین کوبید:این کیه دیگه ؟
جونگ کوک که سعی میکرد جلو خندش رو بگیره دستی رو سرش کشید:
باشه بابا کاریت ندارم بگو کجا میری سرکار میرسونمتو ماشین رو روشن کرد آدرسی که جیمین داد رو رفت و ماشین رو جلوی خونه ی بزرگ و ویلایی ای تو محدوده ی خونه ی خودش بود نگه داشت و به جیمین نگاه کرد :اینجاست؟
_آره
خواست در رو باز کنه که جونگ کوک با حرص گفت: خواهش میکنمجیمین ابرو بالا انداخت:مگه من خواستم برسونیم بعدم شانس آوردم مست نیستم وگرنه معلوم نیست بجا رسوندن چیکار میکردی
_یعنی اونقدری که تو منو تو این مدت کم شناختی هیچکی تا حالا نشناخته حالا کار جدیدت چی هست؟
_از طرف شرکت خدماتی گرفتگی لوله و شیر آب و اینا
_جدا ازاینکار هام بلدی
_کار بابام تو بوسان همینه منم اونجا کار میکردم مثل تو یه بچه پولدار متجاوزه بی غم نبودم
_بچه پولدار متجاوز رو قبول دارم ولی بی غم خیلی حرف زشتی بود
جیمین چشم هاش رو ریزکرد:حالا هر چی من رفتم
أنت تقرأ
crazy in love
Randomچهار پارت اول باهم اپ شد در صورت استقبال کاملش قرار میگیره. جونگ کوک ازش پرسید:هی تو چیزیت نشده؟ پسر با چشم های اشکی سرش رو به علامت منفی تکون داد _خوبه اسمت چیه؟ _اسمم ...پارک جیمینه ...چرا؟ جونگ کوک سمتش رفت و بعد عصبی تو صورتش داد زد: یااا پارک...