crazy in love

10

وقتی چشماش رو باز کرد تو بیمارستان بود درد بدی تو قفسه سینش حس کرد کنارش رو نگاه کرد یونگی سرش رو روی دستش گذاشته بود و چشماش رو بسته بود دستش رو کمی حرکت داد که یونگی از جا
پرید و بهش نگاه کرد با دیدن جیهوپ که به هوش بود اشکاش سر خورد کنارش نشست و دستش رو گرفت:
هوپیاااا.....هوپی چیشدی؟

جیهوپ از قیافه و لحنش خندش گرفت که از درد قیافش تو هم رفت:گریه نکن از پسرا سوسول
خوشم نمیاد

دستش رو سمت صورتش برد و اشکاش رو پاک کرد که یونگی دستش رو گرفت و بوسه ی آرومی روش زد:ببخشید ....ببخشید ناراحتت کردم...دیگه باهات دعوا نمیکنم

جیهوپ آروم گردنش رو گرفت و سمت خودش کشید:هیش چیزیم نیست بابا یکم بدنم کوفته شده اومو نکنه خودت اونارو فرستادی سراغم کتکم بزنن من غلط کردم دیگه ناراحتت نمی کنم بهم رحم کن

یونگی خندید و خودش رو روی تخت کنارش جا کرد:
ساکت شو هرچقدر دوست داری دعوام کن ولی
باید باز سالم پیشم برگردی

جیهوپ سرش رو بوسید:من خوبم الانم که پیشتم پاک کن اون اشکارو
یونگی صورتش رو به گونه جیهوپ چسبوند و بوسه های ریز روش زد و بینش حرف میزد:هر کی بود.... پیداش میکنم ....میکشمش ....

جیهوپ لباش رو روی لبش گذاشت و ساکتش کرد و آروم شروع به بوسیدن هم کردن بعد چند دقیقه
بالاخره فاصله گرفتن یونگی پیشونیش رو به پیشونی جیهوپ چسبوند:خیلی ترسیدم هوپی دیوونه شدم تا
پیدات کردم وقتی تو اون حال دیدمت دوست داشتم بمیرم

جیهوپ پیشونیش رو بوسید:هیش من خوبم چجوری پیدام کردی؟

_از رو جی پی اس موبایلت تا آمبولانس رسید کبود شده بودی

_راستش اونقدرام شدید نزدن ولی تو بچگی مشکل تنفسی داشتم هنوزم وقتی به قفسه سینم
فشار میاد خفگی بهم دست میده واسه همین

_خفگی بهت دست نداد تقریبا خفه شده بودی جیهوپ یکم دیرتر اگه پیدات میکردم...بغضش نذاشت حرفش رو کامل کنه

جیهوپ دوباره بوسیدش:هیش می بینی که خوبم بسه

_گفتن اگه شکایت داری پلیس رو باید خبر کنی برم بگم

جیهوپ اخماش توهم رفت:نه نمی خواد

_یعنی چی ؟باید پیداشون کنیم اگه دوباره بیان

_نمیان

_از کجا میدونی مگه میشناسیشون

جیهوپ نفس کلافه ای کشید:یه خورده حساب بود تموم شد برو ببین میشه زودتر مرخص شم اینجارو دوست ندارم

_هی تو ولشون کنی هم من بی خیال نمیشم فهمیدی

و عصبی دنبال پرستار رفت
جیهوپ چشماش رو بست و تصویر اتفاقی که تو اون ماشین براش افتاد تو ذهنش تکرار شد :
(_ولم کنین چرا میزنین
پسری که صورتش رو با ماسک پوشونده بود یه مشت دیگه تو دلش زد:چون پولش رو گرفتیم  طرف خواسته حالا که داری با عشقش قرار میذاری صورتت رو برات خوشگل کنیم حرومزاده و مشت بعدی رو تو صورتش کوبید)