#ماکیان

251 10 38
                                    


هایم
نگاهم دور رستوران چرخید، دیوارای سفید و کرم، چه ترکیب عجیب غریبی. گچ بری های روی ستون ها، مث دایره های تو در تو همدیگه رو میخوردن، لبخندی گوشه لبم نشست، اینجا حس خوبی میداد، کاش میتونستم بگم خونه، اما بهتر! دلنشین مث لبخند نوزاد و گرم، چقدر گرم؟ مطمئن نیستم...
چشممو چرخوندم سمت فلن، مرتب پاهاشو تکون میداد و در و دیوارو نگاه میکرد، اوه اره! اون زیاد با ادما حال نمیکنه، الانم که، به خاطر کمبود جا مجبور شدیم با دونفر دیگه میزمونو شریک شیم و فلن، اون از وقتی صاحب رستوران شارلیز؛ با اون لبخندش سفارشاتمونو گرفته همینجوری شبیه چراغ راهنمایی رانندگی گردنشو تکون میده، چراغ راهنمایی تکون میخوره؟ فک نکنم.
صدای داد و بیداد پیرمردی توجه هر چهارنفرمونو جلب کرد، گویا لکه ای روی لیوانش بود و اونو به شدت عصبی کرده بود؛ اونقدری که بعد چند ثانیه لیوان سمت دیوار پرت شد و بنگ! فلن بی حس داشت صحنه رو نگاه میکرد ولی هم میزیهامون؟ اونا نزدیک بود از ترس جیغ بزنن، غلط نکنم اون موبلونده (اپریل)یه جیغم زد،
ولی من؛ خب چند ثانیه بعدش رو به جای رستوران، تویه خاطره زندگی کردم. کاش نیمکردم.
دستامو محکم به رون پام فشار میدادم تا صدام در نیاد، جای داد و بیداد کردن سر بقیه داشتم خودخوری میکنم، چرا تموم نمیشدم؟
+کدوم بچه این شکلیه که تو باشی؟ ها؟ هیچ کارت مث ادم نی!
بشقابو جلو هول دادم و از جا بلند شدم، هنوز رو پاهام وایساده بودم که باز صداها ازارم داد، کاش فقط ساکته میشدن.
+عا، عا پاشو برو، تا باب میلش نی سریع قهر میچسه! خیر پیش.
لبمو بین دندون هام فشردم و ناخن هامو به خوبی حس کردم که با تموم وجود گوشت دستمو بوسید. از بین لبای بسم زمزمه ای بیرون اومد.
-بالاخره راحت میشم...
هنوز کلمات کامل ادا نشده بود که شی از نیم میلی متری صورتم رد شد و قلبم، حتی از گنجشک هم سریع تر میزد، نفسم رفت و برگشت.
+زیر لب چی زر زر میکنی ها؟ از جلو چشمم گمشو نبینمت.

فلن: هایم‌، هوی هایم با توام پسر.
صدای فلن باعث شد پلکی بزنم و با گجی چشم بروزم به لباش، چی داره میگه؟
فلن: غذات سرد شد، بگو عا عا!
چنگالو با خنده سمت لبم اورد، ولی بی اشتها بودم، با کرختی دهنمو باز کردم و اون با مسخره بازی اولین لقمه رو کرد توی دهنم.
خب باید اعتراف کنم، غذا از چیزی که بنظر میومد بهتری بود، مرسی از صاحب رستوران مرغ منش! فک نمیکردم غذاش اینقدر خوب باشه...

Mackian'sWhere stories live. Discover now