1 هفته بعد..
Taehyung=)
اتفاقات زیادی این چند وقته افتاد یونگی توی مهمونی زخمی شد و برگشتن کره
جیمین هیونگ دیگ پیداش نی بعد رفتن یونگی گفتن ک جیمینی عم ب یه مسافرت رفده
جین پیش من و نامجون تو خونه یونگی زندگی میکنه تا موقعی ک بخوایم س تایی برگردیم کره..
نامجون از وقتی با جینه خیلی خوشحاله خوشحالی جونی باعث خوشحالی هممونه چون اون باهوش ترینمونه😁اممم و کوک.. اون ب خاطر رفتارش با اون یارو ک اسمش یادم نمیاد ازش شکایت شد و خبرش همه جا پخش شد
پس ما درخواست بعضی از شرکتارو قبول کردیم تا ابا از اسیاب بیفته
ولی کوک بام قهر کرده ب خاطر این ک قبول کردم اون مدل لباسارو بپوشم و جواب هیچکدوم از پیامامو نمیده:(جین هیونگ میگ باید با خودش خلوت کنه
من دلم براش تنگ شده
میش بهش بگین برگرده پیشم؟؟؟Kook:)
با لرزیدن موبایلم برای بار هزارم با کلافگی چشامو باز کردم بازم ته بود مثل نهصد بار قبلش
......
.........
My baby=کوکی!! میش لطفا جواب بدی؟؟؟My baby=گوکی من واقعا کار اشتباهی انجام ندادم
My baby=گوک تو نمیتونی جواب منو ندی
My baby= ما با پوشیدن خیلی لباسا موافقت نکردیم میش جواب بدی؟
My baby= دلم برات تنگ شده
با خوندن پیام جدیدش حس عذاب وجدان و ناراحتی هجوم آوردن درونم..
چطوری تهیونگ و با اون لباسا ببینم ک پسترش روی در و دیوار زده میش..
وقتی حتی من نتونسم بهش اعتراف کنم...
من نتونسم...اااااااههههههههههههه
%جونگ کووکییی(بازم این ننش پیداش شد ک😑 فوش ازاد)
+بله مامان
%بلند شو پسر قشنگم کلی کار داریم
+چ کار مهمی داریم؟؟؟
%کارایی ک از فکر کردن ب اون پسر هرزه کره ای مهم تره
+ما.....
%قرار خاستگاری گذاشتم امیدوارم زودتر اماده شی
+چ.... چییی؟؟؟؟
+ با کدوم خری قرار گذاشتی؟؟؟؟
با عصبانیت زل زدم بهش جوری ک قفسه سینه لختم از عصبانیت میلرزید و با نفسای تندم بالا پایین میشد
% با میرآ دختر عمو جک خودت خوب میدونی از بچگی چقد همو دوس داشتین
+ من حتی قیافه این دختره رو یادم نمیاد.. برو بابا باهاش ازدواج کنه من خودم نامزد دارم
%بچه بازیو تمومش کن تو دیگ بزرگ شدی
%چرا نمیخوای ی خورده ب فکر آینده شرکت و خانوادت باشی؟؟؟
+ پس اینده من چی؟؟؟ خوشحالی من مهم نی؟؟!!!!
+فقط تو و شرکتت مهمین؟؟؟ چرا این رفتار و با پسرات
میکنی ک چی هان؟؟؟%جونگ کوک من دارم ب خاطر تو...
+تو داری ب خاطر خودت این کارو میکنی برادر منو فراری کردی کاری کردی از خونه بره چرااااااااا (فرریییاااادددددد)
+داداش منو نابود کردیییی داری با منم همین کارو میکنی ما قرار نی چیزی ک تو میخوای باشیم
+من قرار نی با ی دختر ازدواج کنم من نامزد دارم فهمیدی؟؟!!
%کوک داری زیاده روی میکنی.. داری از ازادیایی ک بت دادم پشیمونم میکنی
+کدوم ازادی؟؟؟ چ ازادی ب من دادی؟؟؟ تا 17 سالگی موبایلمو چک میکردی تا مبادا با پسری رابطه داشده باشم
+چند بار وقتی با جیمین تنها بودیم سر زده اومدی تو تا ی وقت سکس نکنیم؟؟؟ چقد دختر فرستادی اتاقم تا استریت باشم تو سن 12 سالگی؟!!
+ این ازادیه؟؟؟ تو جلوی بچه 12 سالت ی زن 20 ساله گذاشتی باید از خودت خجالت بکشی.. تنها دلیلی ک اینجام اینه ک بابامو دیوونه نکنی
+ مامان... بابای جین هیونگم تو سکته دادی؟؟! تو کشتیش!؟؟؟ همین کارارو با پسرش کردی؟؟؟ جلو روش؟؟؟؟ چطوری تونسی از بابای من مخفی کنی
+نمیبینی بابام چقد دوست داره؟؟؟ تو فقط شرکتتو میبینی....
بدون این ک بهش نگا کنم دم دستی ترین لباسمو برداشدم و زدم بیرون
با موبایلم ب ته زنگ زدم بوق اول جواب داد
_کووکک حالت خوبه؟؟؟ داشتم میومدم خونتون لطفا منو ببخش
+کجایی تهیونگ
_دارم میام خونه شما نزدیکم
+گفدم کجایی
_نمیدونم..
+لوکیشنشو برام بفرس
اینقد اعصابم خورد بود ک بی توجه ب حرف ته تلفن و قط کردم
با پیدا کردن لوکیشنش تو پارک دم خونمون پیداش کردماز بازوش گرفدم و کشیدمش تو بغلم..
این پسر.. ی عطری داره ک باعث میشه اروم بشم.. و تصمیم بگیرم ادم بهتری باشم..
دسمو کردم تو موهاش و چنگ زدم میخواسم باور کنم ک الان واقعا دسای تهیونگه ک دور من حلقه شده_اخ... کوک
بوسه ارومی روی پیشونیش گذاشتم.. چطوری تونسم جوابشو ندم؟؟
این پسر بیبی کوچولوی منه
~~~~~
~~~
~~
پارت بعد امادس فقط احتیاج ب ووت و انرژی داره😢🚶♀️