🍷part 2🍷

3.4K 587 52
                                    

با لرزیدن پسرکش زیر لمس های سطحی که بکهیون از قصد روی کمر باریک پسر می کشید ؛مرد لبخندی زد .....لرزش هایی که خودش باعثشون بود موجی از لذت رو به بکهیون تزریق می کرد...

بکهیون نوک انگشتای باریکش رو روی کش باکسر  و پوست نرم کمر بیبیش  می کشید و از لرزش های بدن کوچیکش نهایت لذت رو می برد.بدن لوهان خیلی حساس بود و بازی با این بدن از علایق استاد بیون محسوب میشد.

بکهیون نوک انگشت هاش رو به پهلو های سفید پسر می کشید و پوست نرم زیر دستش رو چنگ می  زد ...تا  ناله کوتاه و نیازمند پسر رو بلند کنه.لوهان لبای کوچیکش رو لیس زد و نالید.

_اه ...ددی....بیشتر........

بکهیون برای اذیت کردن اهو کوچولوش لمس هاش رو متوقف کرد و عقب کشید ...پسرش تنها با یه باکسر سفید رنگ که عضو کوچیکش رو می پوشوند و لب های صورتی که نیمه باز بود وسط کلاس ایستاده بود و با چشم های عسل رنگش منتظر به ددیش نگاه می کرد...این صحنه میتونست به یه تابلوی هنری بی نظیر تبدیل بشه....

بکهیون انگشت شستش رو روی لبای صورتی پسر  کشید و با بدجنسی به بیبی زیباش گفت_اهومون لیاقت بیشتر از این رو داره؟

لوهان چشم هاش رو روی هم فشار داد ...اون لیاقت بیشتر لمس شدن رو نداشت و همه این ها تقصیر خودش بود...لوهان خودش باعث شده بود که ددیش رو راضی نکنه ...پس با لب هایی که روی سر انگشت بکهیون کشیده می شد با ناراحتی لب زد.

_ددی ...لوهانی لیاقتش رو نداره.‌...

لوهان نتونسته بود سر ۶۰ ثانیه خودش رو لخت کنه و کاری که ددیش ازش خواسته بود رو انجام بده  و بکهیون هم همیشه عاشق تنبیه کردن بیبی خوشگلش بود.

بکهیون روی صندلی که ردیف جلو بود نشست و ضربه ای روی رون پاش زد و به لوهان که با کش باکسرش بازی می کرد ، با نیشخند دستور داد.

_پنج ثانیه فرصت داری روی پاهام به شکم بخوابی اهو کوچولو ... وگرنه هفتا  ضربت به ده تا میرسه ...

لوهان سریع خودش رو به ددیش رسوند و روی پاهای ددیش به شکم خوابید ....سرش رو پایین انداخت و با صدای ارومی گفت:_ددی ...هانی رو ببخش ....هانی قول میده ،بهتر بشه.

بکهیون کمر باریک پسر رو با دستش پایین تر اورد تا باسن گرد لوهان بالاتر قرار بگیره و بکهیون بتونه راحت تر ضربه بزنه ...انگشتای باریکش رو وارد دهن گرم پسر کرد تا صدای لوهان رو خفه کنه و از لو رفتنشون جلوگیری کنه...

_درباره بخشیدنت بعدا فکر میکنم ...فعلا تمرکزت رو بزار روی ساک زدن انگشتام ابنبات کوچولو ...

موهای صورتی و نرمش رو نوازش کرد و خم شد و بوسه سبکی روی موهای پسرش نشوند‌‌‌..و به لوهان هشدار داد.

_تو که نمیخوای کسی بفهمه داری تنبیه میشی؟یه پسر لخت که مثل یه بچه خوب روی پاهای ددیش خوابیده و منتظره تا تنبیه بشه حتما صحنه ی جالبی برای دیدنه!

لوهان به خاطر پر بودن دهنش مکی به انگشت ددیش زد و سرش رو برای موافقت بالا پایین کرد.حتی فکر به اشکار شدن رازشون هم باعث میشد که لوهان یخ بزنه چه برسه به واقعی شدنش.

لوهان شروع به لیس زدن انگشتای کشیده و سفید داخل دهنش کرد و سعی می کرد ددیش رو بیشتر از این از خودش نا امید نکنه....مک های کوتاه و تندی می زد...سنگینی انگشت های ددیش روی زبونش حس خوبی رو به پسر می داد.

بکهیون از حس خوب  زبون گرم و خیس پسر روی پاهاش لبش رو گاز گرفت و اولین ضربه ی محکمش رو بدون هشدار دادن به بیبیش  به باسن نرم و پنبه ایش  زد که باعث شد جیغ پسرکش خفه به گوش برسه و محکمتر انگشتاش رو ساک بزنه.‌‌‌‌‌...

بکهیون برای زدن دومین ضربه باسن پسر رو بالا تر برد و باکسرش رو تا روی رون هاش پایین اورد و ضربه دوم رو محکم تر از اولی روی لپ راست باسن پسر زد ...

لوهان می دونست که این تنبیه حقشه و وقتی قرار باشه ددیش اون رو اسپنک کنه ...دیگه خبری از نوازش پوست باسنش نیست و بکهیون ضربه های سنگینش رو بدون وقت دادن به پسر پشت سر هم میزنه...

صدای برخورد دست بکهیون به پوست پسر و ساک زدن انگشتای پسر بزرگتر داخل کلاس پیچیده بود....

___________________

ووت های پارت قبل به ۲۰ تا نرسید :(

به نظرتون پارت بعد چان چیکار میکنه؟اصلا چان به این صحنه فوق هات میرسه؟

اگه این فیکشنمم حمایت نشه دلم میخواد برم و دیگه پشت سرمم نگاه نکنم...

دوستون دارم.🥰❤😘
باترفلای🦋

daddy chan and daddy baek (Full)Where stories live. Discover now