بخاطر شلوغی مقابل بیمارستان مجبور شدن از پارکینگ وی ای پی استفاده کنن یکی از نماینده های شعبه چین کمپانی کنار آسانسور پارکنیگ منتظرشون بود.
سوهو با وجود اینکه اثرات ارام بخش هنوز هم توی رگ هاش بود ولی نمیتونست اروم باشه زودتر از همه سمت نماینده رفت و پرسید:
- حالش چطوره؟
همین کلمه رو به چینی بلد بود و توضیحاتی که نماینده میداد رو متوجه نمیشد با گیجی به بقیه نگاه کرد و وقتی فهمید هیچ کدوم بیشتر از چند کلمه ای که تو کنسرتا استفاده میکنن چینی بلد نیستن با استرس گفت:
- پس فقط بگو زنده ست؟
نماینده با لبخند سر تکون داد و سوهو که خیالش راحت شده بود پاهاش شل شد و اگر مینسوک نمیگرفتش حتما سقوط میکرد.
همه سوار اسانسور شدن و بالا رفتن پشت سر نماینده میرفتن که سوهو با دیدن منیجر چینی مبین باز جون به پاهاش تزریق شد و به سمتش دوید و این بار با خیال راحت به کره ای پرسید:
- حالش چطوره؟
- نگران نباشید خیلی خوبه. یک ساعت پیش از اتاق عمل اوردنش عمل خوبی بود گلوله هم دراوردن دکتر گفت خیلی شانس اورده گلوله بالاتر از قلبش خورده
نفس راحتی کشید و سمت اتاق وی ای پی که منیجر اشاره کرده بود بال دراورد با دیدن مبین بی هوش روی تخت نمیدونست باید برای زنده بودنش خوشحال باشه یا برای اینطور بی حال دیدنش ناراحت. این بار چندم بود مبینش رو اینطور روی تخت و بی هوش میدید؟
حسابش از دستش در رفته بود.
خواست به سمتش پرواز کنه و بعد از بغل کردنش از خواب نبودن رویای شیرین زنده بودنش مطمئن شه که درست یک قدمی تخت دستی جلوشو گرفت
به صاحب دست اخم کرد و با دیدن لی که هنوز هم چشماش خیس بود با خودش فکر کرد چطور متوجه اش نشده بود؟ لی سری تکون داد و صدای خش دارش نشون میداد گریه طولانی پشت در اتاق عمل داشته:
- تازه اوردنش بیرون باهاش تماس نداشته باش اذیت میشه.
چطور یادش رفته بود؟ انقدر از دیدن مبینی که هنوز نفس میکشید ذوق زده شده بود که به کل فراموش کرده بود سری تکون داد و فقط بالای سرش ایستاد و نگاهش کرد.
لوله اکسیژن توی بینیش رو لمس کرد و بی اراده یاد وقتی افتاد که بخاطر سریال همچین لوله ای توی بینیش گذاشته بودن و مبین با خنده گفته بود با سیبیل سبز باریک چطوری شدم؟ زیر لبی با خودش گفت
- با سبیل سبز باریک و حال بد باز هم خوشگلی
صدای نگران جونگده از پشت سرش نشون میداد که بقیه پسرا هم رسیدن:
- دکتر چیزی درباره حالش نگفت؟
لی که جواب داد مشخص شد مخاطب سوال جونگده کی بوده
- گفت عمل خیلی موفقیت امیزی بوده
بکهیون پرسید:
- قلبش که آسیبی ندیده؟
سوهو توی دلش به جای لی جواب داد:
- قلبش پر از آسیبه
YOU ARE READING
paper cut2
Fanfictionادامه بوک paper cut رو به دلیل تموم شدن چپتر مجاز بوک قبلی اینجا قرار میدم ژانر: رومنس فلاف اسمات کاپل: سوبین، چانیک، ییژان با حضو جمع کثیری از ایدول های کپاپ از گروه های مختلف
