part 14

4.3K 510 18
                                    

فردا بیدار شدیم
_ کوک
+ بله
_ امشب مراسمه
+ اِه
_ آره الانم باید بریم صبحونه بخوریم بعد آماده بشیم برای شب

+ باشه ساعت چنده الان
_ ساعت ...... چهارههههههههه

+ واتتتتتتت
_ بدوووو

رفتیم پایین کوک سریع نشت رو ی صندلی منم نوشتم صبحونمونو با حولو ولا خوردیم

₩ قربان گروه میکاپ اومدن

_ کوک پاشو برو یه دوش بگیر
+ باشه ددی تاتا

_ شیطون

رفت یه دوش گرفت خودم هم رفتم اون حمام یه دوش گرفتم
و رفتم پیش کوک

_ کوک بریم
+ بریم

رفتیم تو اتاقی که قرار بود اونجا میکاپمون کنن

= سلام قربان
÷ سلام

_ سلام ساعت هفت مراسم شروع میشه پس باید در عرض یکی دوساعت کارتون رو تموم کنید

= چشم

من روی یک صندلی نشستم کوک هم روی یک صندلی بعد از حدود یک ساعت و نیم چیکارمون تموم شد و موهامون هم رنگ کردن

_ خب خوبه

₩ قربان طراح لباستون اومده

_ پاشو کوک
بلندشدیم که بریم لباس بپوشیم

_ کوک میخوام در باره یک موضوعی باهات صحبت کنم

+ خب بگو

_ ببین کوک ما اصلا تا الان رابطه نداشتیم و تا تو اجازه ندی من بهت دست نمیزنم الان میخوام ازت اجازه بگیرم
میشه ؟

+ من م..مشکلی با این موضوع ندارم من مال تو ام تمام من ماله توئه

_ ممنونم کوک

رفتیم لباس هامون رو انتخاب کردیم

و الان مراسم شروع شده بود

€ همون طور که میدونید رییس پکمون الان جفتش رو پیدا کرده و امروز ایشون به عنوان لونا معرفی میشه

من و کوک وارد شدیم همه نگاه کوک میکردن
و تشویقمون میکردن

روی صندلی های معیین شده نشتیم
و جمله هایی رو که ....... میگفت ما تکرار میکردیم

الان ما همسر همدیگه بودیم

دندونامو توی گردن کوک کردم و کوک هم متقابلا همین کار رو کرد

صدای دست و تشویق ها قطع نمیشد

€ لونا
+ بله
€ میشه بیاین و اینجا یکم صحبت کنید

+ البته
+ سلام به همگی همون طور که میدونید من جفت رییس پک هستم و لونای شما قول میدم که همه شما رو دوست داشته باشم

دست و تشویق شروع شد و دیگه مراسم تموم شده بود
_ چن لطفا شام رو به همه بده و مراسم تمام شده
* چشم

_ لونام بریم؟
کوک خنده شیرینی کرد
+بریم

____________

Beautiful LonelyWhere stories live. Discover now