- کوک نظرت چیه بریم رستوران+ فکر خوبیه
رفتن و لباس پوشیدن
_ بیا سوار شو
_ آروم مواظب باش+ به فکر منی یا یونی
_ هر دوتون تو سه چهارم قلبمی اون یک چهارم+ واو
سوار شدن و سمت رستوران حرکت کردن
_ پیاده شو کوک
پیاده شدن رفتن روی میزی که ته رزرو کرده بودگارسون منو رو بهشون داد
+ من یک جاجانگ میونگ و سوشی میخورم
_ منم یک نودل
بعد چند مین غذا رو آوردن
+ اومشروع کردن به خوردن
+ من سیر شدم
_ اوک منم+ بریم .
بعد از حساب کردن ته رفتن سوار ماشین شدن
_ بریم؟ خونه
+ آره دیگه
_______________
YOU ARE READING
Beautiful Lonely
Fanfictionکوک داخل یک خانواده فقیر به دنیا اومده و مادر پدرش رو داخل تصادف از دست میده . چی میشه با دوستش جیهوپ بره به کلاب و بعدش.. ژانر : هپی اند - اسمات - امپرگ - کمی کمدی - فلاف کاپل اصلی : ویکوک فرعی : نامجین و یونمین اتمام یافته