𝚝𝚎𝚗 𝚙𝚊𝚛𝚝🍼👶🏻

7.2K 826 99
                                        

_ کوکییی

+ بلههه

_ بیا ناهار

کوک بلند شد و رفت تو آشپزخونه

_ چرا..لخت..ی

+ من لباس نپوشم راحت ترم با لباس اذیت میشم

_ آها اوکی

کوک به غذاهایه ته نگاه کرد

+ واییی خودت درست کردییی

_ آره

ولی دروغ گفت
تمام غذا ها رو سفارش داده بود

ولی دروغ گفتتمام غذا ها رو سفارش داده بود

Oops! This image does not follow our content guidelines. To continue publishing, please remove it or upload a different image.

+ امم .. هویج داری؟

_ آره تو یخچال هست

ته رو ی یکی از صندلی ها نشست و کوک سمت یخچال رفت

_دسته رو بکش که باز بشه

کوک دسته رو کشید و  وقتی دید باز شد

دستای کوچولوش دو به هم کوبید

+ هورااا

ته که اونور از کیوتی ضعف کرد بود .

_ بیا دیگه غذا بخوریم

کوک رفت و روی یکی از صندلی ها نشست

_ بخور

+ اینا چیه

و با دستش به چاپستیک اشاره کرد

ته یک قاشق بهش داد

_ بیا با این بخور

یکم تو دهنش گذاشت
_ اینطوری

کوک آروم شروع  به خوردن کرد

+ من پسره خوبیم؟

_ آره تو بیبی بوی خوبی هستی

+ بیبی بوی چیه ؟

_ خب امم به بچه های کیوت  مثله تو میگن بیبی بوی

+ ولی کیوت یعنی چی؟

_ کیوت یعنی با مزه

+ آها

_ دوستداری من چی صدات کنم

+ خب اممم....بیبی ؟

_ باشه بیبی

+ تو دوست داری چی صدات کنم

_ ...... ددی ؟...چطوره

+ عالییی

ته یکم احساس عذاب وجدان میکرد که وون بچه هیچی از این چیزا نمیدونه و اون داره مجبورش میکنه که بگه ولی ...

_ خب بیبی تو چطور انسان شدی

+ من از اون روزی که تو اومدی و من رو از اون جا آوردی آرزو میکردم کاشکی انسان بودم

و با تو می بودم
بعد یه روز صبح از خواب بیدار شدم دیدم که من انسان شدم

واقعا خیلی خوشحالم که میتونم با ددی باشم

غذا شون تموم شد
و ته ظرف ها رو برداشت

+ ددی

_جانم

+ میشه بیام بغلت  

_ البته

ته رفت رو کاناپه و کوک هم تو بغلش جمع شد

کوک بدون فکر گونه ته رو بوسید

+ دوست دارم ددی

_____________________

سلام

خوبین من چند روزه نیستم 😔😪
این چند بار هم که آپ میکنم بزوره  🤕

ولی یه چیزی 😁😂

امروز رفته بودیم بیرون
بعد رو یک تابلویی نوشته بود میلگرد آهن پروفیل 🤠

منم مثه اسکلا گفتم هینننننن پدوفیلللللل😮

بعد فهمیدم نوشته پروفیل 😂😂😂😂💔

Cute BabyWhere stories live. Discover now