¡Ay! Esta imagen no sigue nuestras pautas de contenido. Para continuar la publicación, intente quitarla o subir otra.
¡Ay! Esta imagen no sigue nuestras pautas de contenido. Para continuar la publicación, intente quitarla o subir otra.
¡Ay! Esta imagen no sigue nuestras pautas de contenido. Para continuar la publicación, intente quitarla o subir otra.
(این خرگوششه)
بعد از چند مین رسیدیم در آپارتمانم نامجون هم پشت سرم اومد
در پارکینگ رو باز کردم و ماشین رو بردم داخل
نامجون هم پشت سرم ماشینش رو آورد
هر دومون پیاده شدیم و اون خرگوشک کیوت رو با قفس در آوردم
_ نامجونننن
+ هان چته
_ وسائل خرگوشم رو بیار دستام پره
+ خواهش کن
_ وایییی لطفا وسایل خرگوش رو بیار لطفا
بالاخره وسایل رو گرفت و رفتیم تو آسانسور
دکمه طبقم رو زدم
و بعد از چند مین رسیدیم بالا
رمز در رو زدم و رفتیم تو
+ یه دست از لباسایه فاکیت بده تنم کنم
_ برو خودت بردار منم برم عوض کنم
لباسامون رو عوض کردیم
و اومدیم تو پذیرایی
_ نام اسمشو چی بزاریم *-*
+ دفترچه اسم رو بده ببینم
_ بیا
+ هوم خب..
+ یونجه
_ نه
+ یونجون
_ نوچ
+ یونگنام
_ اصلا
+ جینیانگ
_ بد نی
+ جونگ کوک
_ این خوبه بهش میگیم کوک
_ کیم جونگ کوک
_ واووووووو
+ باشه باشه ( قیافه نام😒)
کوک رو از قفس آوردم بیرون و گرفتمش توی بغلم
صورتش رو میمالید به گردنم
_ کوکیه من
با دستام آوردمش بالا
داشت کنجکاوانه این ور اون ور رو نگاه میکرد
خیلی کوچولو بود
یه پتویه خیلی کوچولو که با وسایلش گرفته بودم رو آوردم و دورش پیچیدم
و گرفتمش تو بغلم
یکم شیر تو سر نگ گذاشتم و دم دهنش گرفتم
آروم شروع کرد به مک زدن
_ گود بیبی
بعد از اینکه شیر رو خورد تویه لونه کوچولوش گذاشتمش تا یکم استراحت کنه
¡Ay! Esta imagen no sigue nuestras pautas de contenido. Para continuar la publicación, intente quitarla o subir otra.
( لونش)
☯︎☯︎☯︎☯︎☯︎☯︎☯︎☯︎☯︎
سلام 😛
نقدتون از داستان رو بگید 😽💃💃
خب کوک رو میدوستین 😃
الان توله خرگوشه 🥺🤏🏻
خیلی کوچولوئه تو دستایه ته جا میشه 🥺🥺😭😂
میخواستم دلتونو آب کنم 😂
آب شد ؟ 😂
خب برم دیگ
بای🥜😂
ESTÁS LEYENDO
Cute Baby
Fanfictionتهیونگ بیست ساله یه بچه پولداره و وضع مالیش عالیه چی میشه اگه برای خرید حیوان خونگی بره پت شاپ و ..... ژانر : اسمات - فلاف - هپی اند - ددی کینگ- امپرگ کاپل : ویکوک پایان یافته
