گازی از نیپلش گرفت که کوک یدفعه جیغ کوتاهی کشید
+ ایی آههه ام دددییی
زبونشو از نیپل تا ناف کوک کشید و ردشو مارک کرد به پسر نگاه کرد داشت آه میکشید و با اون قیافه مظلومش در اون حالت خیلی هوس انگیز شده بود
دستشو رو دیک کوک گذاشت و پمپش کرد
+آههههههههههه دد...دد
_ شش دارلینگم
دستشو سمت باسنش کوک برد و یه لپ باسنش رو تو دستش فشار داد
_ اوم سافته
کوک بلند آه میکشید بدون اینکه بدونه با این کارش ته رو وحشی تر میکنه
ته یه انگشتشو وارد کوک کرد
+ آههههه چیکار می..کن آههه
ته دومین انگشتشو وارد کرد
+ آممممممم
به همین ترتیب سومین انگشتش رو هم اضافه کرد
آروم انگشت هاش رو توی سوراخ کوک میکوبوند
+ جیییییغععغ اهههههههه
با صدای کوک فهمید به جای درستی ضربه زده
بیشتر به اونجا ضربه زد و کوک توی دستاش اومد
+ آههه ت..تموم ش..شد
_ تازه اولشه
بدون توجه به نگاه خمار کوک که توش تعجب موج میزد سمت لوب رفت و لوب رو روی دیکش ریخت
سمت کوک رفت و خودشو تنظیم کرد
_ ببین اولش درد داره ولی بعد خوب میشه اوکی ؟
+ ب..با..با شه
ته یکدفعه وارد کوک شد
+ جییییییییییییییییییییغغغغغ*
_ آروم آههه
از تنگی کوک آهی کشید
+ درش هق هق بیار آههه
ته لباشو رو لبای کوک گذاشت
_ شش عزیزم تموم میشه تحمل کن
بعد از چند مین شرو به کوبیدن کرد
+ آهههه
محکم و عمیق میکوبید و حینش با زبونش با نیپل کوک ور میرفت
بعد یکم نقطه لذت کوک رو پیدا کرد و شروع کرد به کوبیدن به اون نقطه
کوک زیرش به شدت از لذت میلرزید
بدون اینکه کنترلی داشته باشه توی کوک اومد
دیکشو بیرون کشید و کنار کوک دراز کشید
_ تو فوق العاده ای
+ دوست دالم ددیی
_ من بیشتر لاو
بغلش کرد و باهم به خواب رفتن
__________
اینم اسمات😁
کم بود ولی ....😶
اصلا مثه نویسنده های دیگه خجالت نمیکشم 😂😁
تازه به خودم افتخار میکنم 😂😂😂😂
سو.... دوستون دارم 😁😂
امیدوارم اسماتش خوب بوده باشه
نظرتوننن؟🤨
خب بابای😁
BINABASA MO ANG
Cute Baby
Fanfictionتهیونگ بیست ساله یه بچه پولداره و وضع مالیش عالیه چی میشه اگه برای خرید حیوان خونگی بره پت شاپ و ..... ژانر : اسمات - فلاف - هپی اند - ددی کینگ- امپرگ کاپل : ویکوک پایان یافته
