◇[ Third person POV ]◇
_:نمیخوااااااام..نمیااااااام! امروز، روز تعطیلمه!
عمرا از جام تکون بخورم!
فلیکس قیافه مظلومانه ای بخودش گرفت و تو آغوش هیونجین جمع شد!
درحالیکه دم سفید و بزرگشو به آرومی تاب می داد گفت:
_: ولی فلیکس میخواد بره گردش!
هیونجین نفسشو از حرص فوت کرد و سعی کرد خودشو یکم آروم تر کنه!
_: فلیکس..ببین، گربه خوبی باش! وگرنه گوش و دمتو بهم گره می زنم!..وای نهههههه!
فلیکس با شنیدن حرفا و مقاومتای هیونجین بدجور عصبانی شده بود و افتاده بود به جونش!
درست وسط تلاش های هیونجین برای رهایی از دست و دم فلیکس، گوشیش زنگ خورد.
به زور گوشیش رو از جیب شلوارش درآورد و تماسو برقرار کرد.
_: الو هیون!؟
جیسونگ با شنیدن صداهایی که از پشت خط میومد ،گیج شده بود ولی با یادآوری این که الان هیونجین یه کت بوی ناناس و مامانی داره بیخیال شد!
_: جیسونگ تروخدااااا نجاتم بده! این کت بویه دیوونس منم داره دیوونه میکنه!!
_: چیکار می کنه مگه؟؟
_: چیکار می کنه؟؟؟!؟! توضیحش زیاد عمق مطلبو ادا نمی کنه باس به صورت عملی...
اوی اوی اوی! دمتو از اونجام بردار!..نهههه بردار بهت میگم! وگرنه اونوقت مجبور میشی بدتر بمونی خونه!!
یه صدای محو و عصبانی رو شنید که جواب داد:
_: نه! اون وقت تو مجبور میشه قبول کنه! چون بهم نیاز داره! پس به حرفم گوش میده!!
جیسونگ با شنیدن این جمله پشت گوشی یهو از خنده منفجر شد که درست مث نفتی بود که تو آتیش عصبانیت هیونجین ریخته باشن!
_: آرههههه بخنددددد! تو که مث من گیر یه گربه حشری نیفتادییییی!!
جیسونگ سعی کرد خندشو کنترل کنه تا حرفاش واضح باشن:
_: خیله خب! حالا اونجا جلو گوش اون بدبخت با اون صدای خوشگلت عربده نکش!
بعدشم، تو اونو همین امروز می بری بیرون هوآنگ هیونجین! همین الان پا میشی می بریش بیرون بگرده! گناه که نکرده گیر تویه پیرمرد افتاده!
_: چرا همتون همش طرف اونو می گیرین؟؟؟ اصن جهنم! می برمش بیرون ولی اگه بهش خوش نگذشت تقصیر من نیس!
_: از همین الان نقشه نکش هوآنگ فاکینگ هیونجین!..اه دیدی چیشد؟؟ انقدر وراجی کردی که یادم رفت واس چی زنگ زده بودم!!
اون دوستم بود که رفته بودیم پیشش برای خرید حیوون خونگی و اینا..بعد تو خوشت اومد گفتی سفارش می دی...خواستم بگم فردا سفارشتو از کانادا میارن! یادت نره بری بیاریش! بدبخت کلی واسش سگ دو زدا!
VOUS LISEZ
𓂃 𔘓Troublesome Kitten°
Fanfiction🧡Couple: Hyunlix 🧡Genere: ◇Fantasy ( Catboy ) ◇Romance ◇Smut ◇Fluff 🧡Up: Sunday 🧡Writer: Vida 🧡Cover: BroccoliBangChanie در دنیای این داستان، موسسه هایی وجود داره که "کت بوی" پرورش میدن! کت بوی ها اونقدر گرون هستن که فقط افراد ثروتمند جامعه...
