»13«

414 74 35
                                    


هاییی گایز( ˘ ³˘)❤

این پارت برا لبخندای این سانشاین
بنیمسخسسنس سانشاااااییییننننننن

ووت و کامنت یادتون نره بوسسس بهتون

٭٭٭٭٭٭٭٭٭٭٭٭٭

لویی:منظورت چیه؟ مدل شدن! اونم من! تو میدونی شرایط کاری و شهرت من اونم اینجا این اجازرو بهم نمیده ... امکان نداره بتونم برای همچین گالری معروف و نامداری مدل شم... آل خودت میدونی اصلا نمیخوام تیتر خبرای دنیا بشم .

آل :هی هی اروم باش بیب... اینبار مجبور بودم اینو ازت بخوام چون هیچ مدلی به زیبایی تو برای اینکار نداشتم  و علاوه بر این ما فقط عکسارو اینجا میگریم ، امسال گالری توی لس آنجلس برگزار میشه پس نباید اینهمه بابت شرایط کاری و شهرتت نگران باشی..

لویی که الان ذهنش کاملا درگیر شده بود و هیچ نظری راجب این قضیه نداشت دهنشو باز کرد چیزی بگه اما جمله بعدی الوارو ساکتش کرد .

آل :و فکر کنم لازم به ذکر نیست که این یه خواهش نبود و اگه بخوای ردش کنی احتمالا خواسته بعدیم قراره سختر از این بشه لاو

با کمی تمسخر  ولی مظلومیت تو صداش جملشو تموم کرد . انگار که همون الوارو چند دقیقه پیش نبود که با شوخ طبعی و هیجان زدگی ماجرارو تعریف میکرد.

و این لویی بود که متعجب به پسری که خیلی با ارامش و نرمی داشت تحدیدش میکرد خیره شده بود ، همیشه سعی میکرد دوستانه بهش نگاه کنه اما رفتار هایی که ازش میدید براش نامفهوم بودن ، اون شاید دوستانه رفتار کنه اما هر بار هم خلافش ثابت میشه و رفتار های صمیمانش فقط وقتی اشکار میشن که اون کار انجام شده به نفع خودش باشه .

لویی : من...

ال :از اونجایی که قیافت میگه مخالفت نمیکنی پس حتما میخوای موضوع و اطلاعات کارو بدونی ... اوک من همشو بهت ایمیل میکنم لاو .

الوارو برای چندمیش بار حرفشو قطع کرد و با همون لبخند تمسخر امیزش بهش خیره شد و لویی در جواب فقط سر تکون داد و پاشد تا یه لیوان اب بخوره ، تمام مدت تلاش میکرد چیزی نگه که باعث عصبانیت و پررویی اون پسر گستاخ بشه و چیزای بدتری بخواد.

بهترین راه نجات موافقت بود.

ال :هی لاو من باید برم...

لویی : یه لحظه..

لویی پرید وسط حرفش

ال :جانم؟

الوارو برگشت سمتش فقط با تفاوت اینکه باز هم تبدیل به اون پسر پر انرژی و با مزه شده بود.

لویی :امم فقط بهم بگو قراره مدله چی بشم ؟!

ال :مدل چیز خاصی نمیشی لاو ،فقط چند تا عکس تو سبک های فایت ارت یا پرتره ازت گرفته میشه در واقع میخوام زیبایی اون چهره فندقیتو به نمایش بزارم

I wanna be your slave [L.S][Z.M]Donde viven las historias. Descúbrelo ahora