Part 15

690 111 142
                                    

- چی شده خبری شده؟

- بله قربان چندتا مورد هست اگر تایید کنید جاشونم پیدا کردیم.

جونگکوک بدون هیچ حرف دیگه ای گوشی قطع میکنه و به سمت بقیه پرواز میکنه.

با صدای بلند که همه بشنون شروع به حرف زدن میکنه.

- چندتا مورد پیدا شده میگن بیاین تایید کنین، زود باشین بریم.

همگی با عجله به سمت ماشین میرن تا خودشون سریعتر به آگاهی برسونن.

با رسیدنشون به اداره همه به احترامشون پا یشن و احترام نظامی میزارن.

- کدوم اتاق باید بریم؟

- پرنس تهیونگ همراه من بیاین راهنماییتون میکنم.

به داخل اتاق رفتن تا تمام ویدیو های مشکوک بررسی کنن.

تمام شش نفر با دقت به ویدیو ها نگاه میکردن و وقتی جینی نمیدین نمیدونستن نفس راحت بکشن یا استرس صحنه های بدتری داشته باشن.

با اتمام ویدیو ها چیزی ندیدن و همگی بیش از بیش آشفته شدن.

- دیگه چیزی نیست من امروز جینمو میخوام و گرنه اینجارو سر همه خراب میکنم.

افسر پلیش سرشو پایین انداخته بود و نمیدونست در مقابل شش نگاه خشمگین چه جوابی میخواد بده. که در زده شد و سربازی وارد اتاق شد.

- قربان چندتا ویدیو جدید هم هست خدمت شما. و با ادای احترام از اتاق خارج میشه.

- هر چه سریعتر ویدیو پخش کنین، نباید وقت تلف کنیم.

با دیدن یکی از ویدیو ها جونگکوک بود که با صدای بلند، همینـــــــــه این خود جیــــــنه بقیه متوجه قسمتی از ویدیو میکنه.

- قربان مطمئنین؟

- البته که مطمیئنم ، آدرس بدین زودتر و نیرو بفرستین تا این ادم عوضی بگیرن و نتونه در بره.

- چشم قربان

افسر اطلاعات فیلم به بخش بازرسی میده و ادرس درخواست میکنه تا چاپ شده برای پرنس ها بیارن.

- قربان خدمت شما، این شخص لوکاس هستن و اینم آدرس خونه ای که الان مستقر هستن.

- لوکاس؟ اگر لوکاسی باشه که من میشناسم قراره اتفاق های بدی بیفته. نامجون در حالی که گیجگاهشو فشار میداد با صدای بلند میگفت.

- قران لوکاس هم از خانواده اشرافی و نزدیک شما هستن.

همه یخ زده بودن ممکنه همون کسی باشه که میشناسنش. باید زودتر بریم تا ببینیم چه خبره و امیدوارم اتفاق بدی برای جین نیفتاده باشه.

innocent but royalWhere stories live. Discover now