🗝️راز کثیف جئون ها🥀

706 125 71
                                    

جیمین :

جونگکوک حدود یه ربع رو پاهام خوابیده بود ...

بیرونم کمی آروم تر شده بود و دیگه خبری از جیغ و داد نبود ..

هنوزم نمیدونستم چی شده ولی با اون حمله ای که به جونگکوک دست داد دیگه نمیتونستم تنهاش بزارم ممکن بود حالش بدتر شه...

سرمو نزدیک تر بردم و کنار گوشش آروم صداش زدم...

+جونگکوکی بیدار شو ..

+هی کوکااا..

+بیداری ..؟

_هوم..

+خوبه بیدار شو باید بریم ببینیم چه اتفاقی افتاده ..

_ فقط یکم دیگه مینی ..

+نمیشه کوک پاشو حتی جاتم بده رو زمین دراز کشیدی بلند شو تنبل نباش...

_ اتفاقا جام از همیشه راحت تره یه بالشت گرم و نرمم دارم ...

گوششو پیچ دادم که اخش رفت هوا...

_یاااا جیمین چته...

+ پای بیچاره من زیرت له شد بعد تو میگی جام راحته پاشو بچه پررو ...

نوچی کرد وخودشو بیشتر تو بغلم فشار داد ...

از کاراش خندم گرفته بود ولی الان باید بلندش میکردم پس قیافه جدی به خودم گرفتم و گفتم :

+ هی مستر جئون من باهات قهرم بودماا بلند شو ببینم برو همون جایی که بودی بخواب...

_ کجا بودم من؟

+بغل یجی..

_ جیمین من بغلش نبودم دیگه بسه ادامه نده ...

+ بودی خودم با چشمای خودم دیدم..

_ فقط یبار بغلش کردم اصلا غلط کرم خب دست خودم که نبود مجبورم کرد جیمین ...

+و تو اصلا به من فکر نکردی نه؟ باید مینداختیش زمین دستو پاش بشکنه که دیگه نگه بغلم کن ..

_هی اینجا ما یه جوجوی حسود داریم!؟؟

خندید و موهامو ناز کرد ..

+نخند عوضی نخیرمم اصلا حسودیم نشده اصلا برو اونقدر بغلش کن تا چشت دراد ..منم میرم یکی دیگه رو بغل میکنم ..

با این حرفم سریع سرجاش نشست و جفت مچ دستامو با یه دست گرفت...

_ هی هی جوجو کوچولو دیگه حق نداری از این حرفا بزنی حتی به شوخی فهمیدی ..

+شوخی ندارم باهات مگه من چیم از تو کمتره معلومه میرم بغلش و بوسشم میکنم ...

دوست داشتم سربه سرش بزارم تا بفهمه حسود واقعی کدوممونه..!

_ عه حالا که اینطوریه اره؟

+بله اینطوریه ..

_این حرف آخرته؟

💫𝑴𝒚 𝑺𝒆𝒓𝒆𝒏𝒅𝒊𝒑𝒊𝒕𝒚🍷Where stories live. Discover now