Chpter1-Part 4

328 92 12
                                    


نگاه کیونگسو به سمت صدا برگشت و جونگین رو دید که موهای خاکستری رنگش رو به سمت بالا داده بود و با اون پیرهن سفید و شلوار مشکی با حالت خاص و مردونه‌ای و لبخند خاصش مقابل کیونگسو ایستاده بود. وقتی دید کیونگسو واکنشی نشون نمیده به سمتش خم شد.

_ این سرنوشته؟..دیدار های متداوم؟..حداقل این بار حادثه رخ نداد.

کیونگسو که به خودش اومد سعی کرد افکارش رو جمع و جور کنه.

_ فکر کنم حق با تو،دیدارهامون کار سرنوشته.

_ حالا که سرنوشت باعث دیدارهامون شده میخای امشبو با من بگزرونی؟

کیونگسو از پیشنهاد ناگهانی جونگین خشکش زد که جونگین ادامه داد.

_ فقط یه خورده باهم بنوشیم. قبلا هم بهت گفتم بیا با هم دوست شیم.

کیونگسو نگاهی به جونگین انداخت و بعد نگاهی به قسمتی که بکهیون بود انداخت.

_ متاسفم من همراه با دوستم اومدم،فکر نمی کنم بتونم رهاش کنم،اون یه خورده عادت‌های بد مستی داره و میترسم اتفاقی براش بیفته.

اما متوجه نشد که بکهیون چطور خودش به کیونگسو رسونده بود و آخر حرفاش رو شنیده بود.

_ کیونگسویا،این جوریم نیست.

بعد کنار کیونگسو ایستاد و با ابروهای بالا رفته نگاهی به جونگین و بعد به کیونگسو انداخت.

_ معرفی نمی کنی کیونگسویا.

اما کای پیش قدم شد و دستش رو به سمت بکهیون دراز کرد.

_ کیم جونگین هستم البته دوستام بهم کای میگن،دوست جدید کیونگسو.

_ دوست جدید کیونگسو؟

بکهیون با حالت متعجبی به سمت کیونگسو برگشت و متوجه شد کیونگسو به آرومی لب زد همونی که تعریف کردم. اون جا بود که دو هزاری بکهیون افتاد و متوجه شد مرد روبه روش چه کسیه و توی دلش به سلیقه ی کیونگسو آفرین گفت.بعد دستش رو به سمت جونگین دراز کرد.

_ بیون بکهیون،دوست قدیمی کیونگسو.

جونگین هم با لبخند دست بکهیون رو فشرد و رها کرد.

_ کیونگسو من مشکلی ندارم،میتونم از خودم مراقبت کنم تازه چانیول هم هست.

اما کیونگسو واقعا نگران عادت های بکهیون بود و از طرفی واقعا دلش می‌خواست با کای وقت بگزرونه،سرش کمی کج کرد تا چانیول رو ببینه اما متوجه شد که اونجا نیست،بکهیون که متوجه حال کیونگسو شد خندید.

_ رفت بالا پیش دوستاش.

کای که تا اون موقع ساکت بود لبخندی زد.

_ کیونگسو شی،دوستت داره میگه مشکلی نیست،نکنه خودت دلت نمی خواد باهام وقت بگذرونی؟

کیونگسو که احساس خوبی نداشت اما در نهایت قبول کرد و به همراه جونگین به طبقه بالا رفت، انگار که جونگین اتاقی رو طبقه ی بالاتر از جایی که چانیول و دوستاش قرار داشتند رزرو کرده بود اما کیونگسو در نهایت نتونست تحمل کنه.

ϟϞ҂ 𝓕𝓐𝓛𝓢𝓔_ 𝓢𝓔𝓐𝓢𝓞𝓝1 ҂ϞϟWhere stories live. Discover now