نگاه کیونگسو به سمت صدا برگشت و جونگین رو دید که موهای خاکستری رنگش رو به سمت بالا داده بود و با اون پیرهن سفید و شلوار مشکی با حالت خاص و مردونهای و لبخند خاصش مقابل کیونگسو ایستاده بود. وقتی دید کیونگسو واکنشی نشون نمیده به سمتش خم شد.
_ این سرنوشته؟..دیدار های متداوم؟..حداقل این بار حادثه رخ نداد.
کیونگسو که به خودش اومد سعی کرد افکارش رو جمع و جور کنه.
_ فکر کنم حق با تو،دیدارهامون کار سرنوشته.
_ حالا که سرنوشت باعث دیدارهامون شده میخای امشبو با من بگزرونی؟
کیونگسو از پیشنهاد ناگهانی جونگین خشکش زد که جونگین ادامه داد.
_ فقط یه خورده باهم بنوشیم. قبلا هم بهت گفتم بیا با هم دوست شیم.
کیونگسو نگاهی به جونگین انداخت و بعد نگاهی به قسمتی که بکهیون بود انداخت.
_ متاسفم من همراه با دوستم اومدم،فکر نمی کنم بتونم رهاش کنم،اون یه خورده عادتهای بد مستی داره و میترسم اتفاقی براش بیفته.
اما متوجه نشد که بکهیون چطور خودش به کیونگسو رسونده بود و آخر حرفاش رو شنیده بود.
_ کیونگسویا،این جوریم نیست.
بعد کنار کیونگسو ایستاد و با ابروهای بالا رفته نگاهی به جونگین و بعد به کیونگسو انداخت.
_ معرفی نمی کنی کیونگسویا.
اما کای پیش قدم شد و دستش رو به سمت بکهیون دراز کرد.
_ کیم جونگین هستم البته دوستام بهم کای میگن،دوست جدید کیونگسو.
_ دوست جدید کیونگسو؟
بکهیون با حالت متعجبی به سمت کیونگسو برگشت و متوجه شد کیونگسو به آرومی لب زد همونی که تعریف کردم. اون جا بود که دو هزاری بکهیون افتاد و متوجه شد مرد روبه روش چه کسیه و توی دلش به سلیقه ی کیونگسو آفرین گفت.بعد دستش رو به سمت جونگین دراز کرد.
_ بیون بکهیون،دوست قدیمی کیونگسو.
جونگین هم با لبخند دست بکهیون رو فشرد و رها کرد.
_ کیونگسو من مشکلی ندارم،میتونم از خودم مراقبت کنم تازه چانیول هم هست.
اما کیونگسو واقعا نگران عادت های بکهیون بود و از طرفی واقعا دلش میخواست با کای وقت بگزرونه،سرش کمی کج کرد تا چانیول رو ببینه اما متوجه شد که اونجا نیست،بکهیون که متوجه حال کیونگسو شد خندید.
_ رفت بالا پیش دوستاش.
کای که تا اون موقع ساکت بود لبخندی زد.
_ کیونگسو شی،دوستت داره میگه مشکلی نیست،نکنه خودت دلت نمی خواد باهام وقت بگذرونی؟
کیونگسو که احساس خوبی نداشت اما در نهایت قبول کرد و به همراه جونگین به طبقه بالا رفت، انگار که جونگین اتاقی رو طبقه ی بالاتر از جایی که چانیول و دوستاش قرار داشتند رزرو کرده بود اما کیونگسو در نهایت نتونست تحمل کنه.
YOU ARE READING
ϟϞ҂ 𝓕𝓐𝓛𝓢𝓔_ 𝓢𝓔𝓐𝓢𝓞𝓝1 ҂Ϟϟ
Romance𝓕𝓐𝓛𝓢𝓔_ 𝓢𝓔𝓐𝓢𝓞𝓝1 #پارک چانیول🥀 و #کیم جونگین🥀 دوتا #معمار📚 معروفی که #دشمنی🔗 بینشون از #رقابت⛓ فراتر رفتهبود.زمانی که جفتشون توی یک رقابت قرار می گیرن چی میشه اگر #کلید🔑 بردشون دست #بیون بکهیون #مرموز👤 باشه و چانیول برای هدفش با ب...