ϟϞ҂ 𝓕𝓐𝓛𝓢𝓔_ 𝓢𝓔𝓐𝓢𝓞𝓝1 ҂Ϟϟ

Chapter1-Part 21

سلام ، نویسنده صحبت می کنه، این قسمت از فیک دارای صحنه های +18 هست و اگر از خوندن اسمات لذت نمی برید می تونید این قسمت رو رد کنید.

...

چانیول ، سوهو وسهون با عصبانیت روی مبل های توی سالن نشسته بودن که بکهیون سراسیمه و با عصبانیت از اتاق خارج شد و مستقیم به سمت چانیول رفت و دستش رو جلو روی چانیول گرفت.

_میشه لطفا سویچتو قرض بگیرم؟

چانیول نگاهی به بکهیون انداخت که از عصبانیت صورتش قرمز شده بود،به آرومی بلند شد و مقابل بکهیون قرار گرفته بود.

_بکهیون..

بکهیون دستش رو جلو روی چانیول تکون داد.

_ میشه لطفا سویچتو بهم قرض بدی؟

_می خوای چی کار کنی؟

_کار خاصی نمی‌کنم؟فقط می‌خوام برم با کیم جونگین صحبت کنم.

چانیول آهی کشید و به بکهیون نگاهی انداخت.

_ببین بک،می دونم عصبانی هستی ولی مطمعنا..

_چانیول،اون پدرش رو از دست داده و توی شرایط روحی خوبی نیست،وضعیتش خاصه..من همه‌ی اینا رو می دونم ، ولی کیونگسو خط قرمز زندگی منه، خط قرمزی که دوستت بدجوری روش پا گذاشته و قطعا من از این مورد به هیچ عنوان نمی‌گذرم.

_بکهیون..

این قیافه جدی و عصبی بکهیون رو هیچ کدوم ندیده بودن.

_چانیول ، من نیازی به شنیدن بهونه‌های تو ندارم.من فقط نیاز دارم الان با اون احمقی که دوستم رو به این روز انداخته حرف بزنم.

چانیول دستش رو روی شونه های بکهیون گذاشت و به سمتش متمایل شد.

_ باشه، باشه میری باهاش حرف می زنی ولی ازت خواهش می کنم که بهم اجازه بدی اولش من باهاش حرف بزنم.

پوزخندی روی لب های بکهیون نشست و ناگهانی قدمی به عقب برداشت.

_چانیول ، این قضیه فرق داره.

بعد دستش رو به سمت اتاقی که کیونگسو توش بود گرفت.

_آدمی که توی اون اتاق خوابیده، تنها عضو خانوادمه ، آدمی که به شدت حساسه،توی شرایط خیلی خاصیه،میفهمی؟ میخای برات توضیح بدم قراره چه اتفاقی بیفته..قراره از این به بعد حساسیت های کیونگسو شروع بشه، روزی ده بار خونه رو تمیز می کنه، صد بار دستش رو میشوره،مدام میره حموم و بیست بار کشوی لباس هاش در میاره،میریزه بیرون وجمع می کنه، اگرم سعی کنه که هیچ کدوم از این ها رو انجام نده، حمله های عصبی بهش دست میده،نفس کشیدن براش سخت می شه،در نهایت به حدی میرسه که راه تنفسیش بسته میشه و اگر کسی کنارش نباشه ممکنه اونو از دست بدم.