چانیول پشت میزش نشسته بود و سهون روبه روش قرار داشت ،هر دو منتظر سوهو بودن که برای دریافت نتایج رفته بود،هر دو پر از استرس و نگرانی،در همین بین در اتاق یکدفعه ای باز شد و قامت جونگین نمایان شد،چانیول عصبانی از دیدن جونگین زیر لب غرید:این جا چی کار داری؟
اما جونگین بی توجه خودش رو روی مبل کنار سهون ولو کرد و لبخندی زد.
_ انقدر بدجنس نباش چان،همین هفته پیش یه شب خاطره انگیز توی خونه بیون داشتیم.دلت برام تنگ نشده؟
_ دیونم نکن،توی شرکت من چی کار داری؟
جونگین شونه اش رو بالا انداخت و به سمت سهون برگشت.
_چطوری با این سگ اخلاق کار می کنی؟
اما سهون بیخیال و بی توجه به چانیول دستش رو دور شونه ی جونگین انداخت.
_ به سختی.
جونگین هم متقابلا لبخندی به سهون زد.
_ هر وقت خواستی میتونی بیای پیش من،میدونی دیگه؟
اما سهون سرش تکون داد.
_چانیول سگ اخلاق ترجیح میدم.
جونگین پوزخندی زد و به قیافه ی قرمز شده چانیول نگاه کرد.
_ انقدر عصبانی نباش چان،فقط اومدم نتیجه رو با هم ببنییم،در هر صورت این یه تلاش دو نفره بوده.
تحمل چانیول داشت تموم می شد که در اتاق باز شد و قامت سوهو و شیومین نمایان شد.هر سه نفر توی اتاق به تازه وارد ها نگاهی انداختن و منتظر حرفی از جانبشون بودن.
اون دو نفر اما در سکوت نشستن و فقط به دونسنگ هاشون نگاهی انداختن.
_شیومین هیونگ قصد نداری چیزی بگی؟
شیومین نگاهی به کای انداخت.
_چی میخای بشنوی؟
کای پوزخندی زد.
_تو معاون شرکت منی،میخام بشنوم چی شده،ایدهی طرحمون پذیرفته شد یا نه؟
شیومین سری تکون داد و نگاهی به جونگین و بعد چانیول انداخت.
_ ایده جفتتون قبول شده.
انقدر بی حس اینو گفت که چانیول و جونگین باورشون نمیشد.
_ چرا انقدر سرد؟
اما شیومین نفس عمیقی کشید.
_ شما دو نفر..تا کی قراره این مسخره بازی و دعوا بینتون ادامه داشته باشه؟
_ هیونگ،در هر صورت تو خیلی وقته موضعتو روشن کردی.
چانیول با حرص این حرف زد.
_ درسته من کنار جونگین وایسادم چون تو هم سوهو رو کنار خودت داشتی ولی من حرفم این نیست. چانیول، من میگم کی میخاین این مسخره بازی رو تمومش کنید.
YOU ARE READING
ϟϞ҂ 𝓕𝓐𝓛𝓢𝓔_ 𝓢𝓔𝓐𝓢𝓞𝓝1 ҂Ϟϟ
Romance𝓕𝓐𝓛𝓢𝓔_ 𝓢𝓔𝓐𝓢𝓞𝓝1 #پارک چانیول🥀 و #کیم جونگین🥀 دوتا #معمار📚 معروفی که #دشمنی🔗 بینشون از #رقابت⛓ فراتر رفتهبود.زمانی که جفتشون توی یک رقابت قرار می گیرن چی میشه اگر #کلید🔑 بردشون دست #بیون بکهیون #مرموز👤 باشه و چانیول برای هدفش با ب...