part5

153 36 17
                                    

مثل همیشه متن چیه؟
آفرین ۱۰۰امتیاز ( چک نشده)

لوسیفر بعد از اینکه روی تشک دراز کشید صورتش رو به سمت جین و جونگکوک برگردوند
_عجیبه

جونگکوک آروم طوری که بقیه بیدار نشن

+ چی عجیبه

_ اینکه می خوام بخوابم

= تاحالا نخوابیدی؟

_نه ،نیازیم بهش نداشتم

= خواب بهترین چیزیه که می تونی تجربش کنی
برای یه مدت آروم می گیری

_ خواب مرز بین دنیای مردگان و زنده هاست ،شما وقتی می خوابین میشه گفت بین این دنیاهایین و چیزایی که می بینین مربوط به روحتونه

+ اوه، حالا بهتره دراز بکشی تا زود تر تجربش کنی

= شب بخیر

_ الان صبحه

= حالا هرچی مهم نیست بگیر بخواب دیگه

لوسیفر چشماشو بست و سعی کرد بخوابه که حس کرد یه نفر پتوشو بالا تر کشید چشماشو باز کرد و آروم از زیر پلکاش به اطراف نگاه کرد که دید جین پتو رو ،روش کشیده

_________________________________________

یونگی :

ظهر همه کم کم بیدار شدن و مشغول جمع کردن وسائل شدن اما لوسیفر هنوز خواب بود
بعد از جمع کردن وسایل خواستن لوسیفر برای خوردن غذا صدا کنن تا بعدش راه بیوفته
جین وارد چادر شد و لوسیفر وصدا زد

= لوسیفر ، لوسیفر بیدار شو پسرررر

_ چیه بیدار شدم

= خوبه بیا بیرون می خوایم غذا بخوریم موقع رفتنه

_ باشه

لوسیفر بلند شد و از چادر بیرون رفت ، یونگی مشغول جمع کردن چادر شد

× آخيش بالاخره یکم خوابیدم ،دعاهام مستجاب شد🙃

لوسیفر رفت کنارشون و روی پارچه نشستیم و مشغول خوردن غذا شد

٪  جونگکوک دستت درد نکنه پسر سنگ تموم گزاشتم

+ بله دیگه قدرت سر آشپز اعظمه

÷ تا اونجایی که یادمه جین گفت من سر آشپزم

جین با حالت اخم و غر غرر بلند گفت
= نخیرمممم ،گفتم بعد از من تو سر آشپزی درضم ،اونو گفتم چون تو نودل فقط سوسیس ریختی ولی ببین جونگکوکی عزیزم برام چی درست کرده

جین یه سمت جونگکوک رفت و دستش و گزاشت دور گردنش و موهاش و بهم ریخت

= ایگووو

= ایگووو

Oops! This image does not follow our content guidelines. To continue publishing, please remove it or upload a different image.
I'm not luciferWhere stories live. Discover now