I'm not lucifer

part18

اول از همه با نام و یاده نامجون مقدس ووت بدین🤡

مثل همیشه (آفرین چک نشده،اگه کصدستی دیدین شتر دیدی ندیدی)

یه صدایه گنگ از اطراف به گوش می رسید ،انگار صدایه زنگ یه چیزی بود ،لوسیفر سرش رو به آرومی
از روی بالشته سفید رنگ بلند کرد و با خماری به اطرافش نگاه کرد تا شاید بتونه منبع اون صدا رو پیدا کنه
اما ظاهرا مبع صدا تو اتاق نبود ،چند بار پلک زد تا تصویر اطرافش واضح بشه و بالاخره تونست محیط اطرافش و کامل از نظر بگذرونه بعد از اسکن کردنه اتاق تصمیم گرفت بره سراغ اون صدایه رو اعصابه که آرامشش و از بین برده بود بود به آرومی از تخت بلند شد ،بخاطر بد خوابیدنش عضلاته بدنش منقبض شده بود ،دستش و به شونه چپش رسوند و چند بار دستش رو تو هوا چرخوند تا از کوفتگی بدنش کم بشه

بالاخره مسیره اتاق تا در و طی کرد و بعد از خارج شدن از اتاق از راه پله عبور کرد ،موقع پایین اومدن
از پله ها ،سنگ هایه مر مره خنک به کف پاهاش بوسه می زدن ،حالا وسطه سالونه پذیرایی ایستاده بود یه دور سرش رو به اطراف چرخوند تا بالاخره تونست منشأ صدا رو پیدا کنه ،ظاهرا زنگه خونه خراب شده بود و کسی که بیرون در در حال زنگ زدن بود ،باعث ایجاد اون صدایه گوش خراش بود

به سمته در رفت و چشمی در و کنار زد ، از اون
سوراخ تاریک و کوچیک به پشت در نگاه کرد ،مرد جوانه قد بلندی با یونیفرم آبی روشن بیرون در ایستاده بود
دستش رو به دستگیره رسوند تا بلکه با باز شدنه
در اون فرد بالاخره دستش رو از رویه زنگ برداره

بعد از باز شدنه در مَرده رو به روش تعظیم کوتاهی کرد

€روزتون بخیر

لوسیفر دستی به موهای موج دارش کشید و با کلافگی به مرده رو به روش نگاه کرد تا مرد بفهمه
زود تر باید حرفاشو بزنه و از جلو چشماش گم شه

مرده جوان صداشو صاف کرد

€من برای برسی کانتور هایه این خونه اومدم
ظاهرا گزارش شده مصرف این واحد مسکونی بیش از حده مجازه و در صورتی که مشکل از خونه نباشه ما مجبوریم بهتون اخطار بدیم و اگه دوباره این
عمل تکرار شد ما مجبور آب و برقتون و قطع کنیم،
در صورتی که سیستم خونه مشکل داشته باشه هرچه سریع تر برای رفع مشکل باید اقدام کنید،با اجازتون من باید خونه رو بررسی کنم

لوسیفر با همون صدایه خمارش که به خاطر تازه بیدار شدنش از حد معمول بم تر شده بود شروع به حرف زدن کرد
_من این خونه رو به تازگی خریداری کردم و از وضعیت خونه اطلاعی ندارم،قبل از بازدید می تونم مجوزتون و ببینم

€البته

مرد جوان با مجوز بازرسی رو بهش نشون داد

_هومم،پس اسمتون سئو یانگه

€بله

_میتونید خونه رو بررسی کنید

لوسیفر اینو با کلافگی به خاطر بهم خوردن خوابش
به زبون اورد،از در کنار رفت تا مردی که اسمش یانگه وارد خونه بشه ،یانگ ظاهرا یه مرده آلمانی تو اوایل دهه ۳۰ سالگیش بود،با موهایه قهوه ای روشن که به چشمایه سبزش خیلی میومد وبا پوست نسبتن روشنش ترکیب زیبایی ساخته بود و همه اینا لوسیفر و آزار می داد تو دلش تکخندی کرد چون با وجود اینکه انسان ها بدون هیچ عذاب وجدانی زندگی می کردن در کمال زیبایی به خودشون می گفتند اشرف مخلوقات، لوسیفر سال ها درد کشیده بود به طوری
که می شد از اون به عنوان مظهر درد و عذاب یاد کرد