part 17

134 24 43
                                    

از الان بگم اگه کصدستی دیدین شتر دیدین ندیدین🔪🩸

یهو صدایی کوبیدن در از طبقه بالا اومد

_بفرما اون هیولا رو بیدار کردین

# داری جونگکوکو می گی؟

_ بهتره قبل اینکه گندی بالا بیاد برم به حسابش برسم ،یکی از شما اینجا بمونه ،بقیتون گورتونو گم کنید

×میفهمی داری چی میگی،تو دو هون و کشتی و الان انقدر خونسردی ،چطور میتونی جلوی من وایسی و اینطور حرف بزنی

_من برادرت و نکشتم،تو کشتی

×من نمی دونستم دو هون قراره جای من بمیره ،من از کجا قرار بود بفهمم به خاطر انتخابه من قراره برادرم با من تصادف کنه و بمیره تو عوضی می دونستی پشیمون میشم اما بهم چیزی نگفتی

_من مسئول پشیمونی شما نیستم ،خیلی ناراحتی برو خودت و از پل پرت کن یا چه می دونم قرص بخور برو پیش هیونگ جونت

ایندفعه صدای کوبش در بلند تر شد و ادامه داشت تا یه دفعه قطع شد

_ اَه لعنتیییی،این پسر نمی خواد بمیره

جیمین سمت لوسیفر رفت و یقه لباسشو تو دستش مچاله کرد و طی یه حرکت ناگهانی بوسیدش

( مثل اینکه اشتباه شد ،ظاهرا خط رو خط شده
* اهم اهم ،صاف کردن صدا
بهتره بریم ادامه داستان و بخونیم)

جیمین یقه لباس لوسیفر و تو دستش مچاله کرد و طی یه حرکات ناگهانی اون و حول داد و روش نشست و شروع کرد با عصبانیت کوبیدن مشت تو صورت لوسیفر ،انقدر این کار و ادامه داد که صورت لوسیفر با یه کیسه گوشته له شده هیچ فرقی نداشت دماغش شکسته بود و کنار چشمش به شدت کبود شده بود و تو چشماش خون جمع شده بود ،لوسیفر دهنش و باز کرد و تمام خون توی دهنش و روی سرامیکای سفید_خاکستری خالی کرد ،تمام دندونای لوسیفر از خونش قرمز شده بودن،از یه پسر ۱۷ ساله انتظار نمی رفت که همچین قدرتی داشته باشه

لوسیفر با سرگرمی به صورت جیمین که از خشم و بغضی که به گلوش چنگ میزد رو به کبودی بود نگاه کرد و گوشه لباش شروع کرد به بالا رفتن

جیمین فکر می کرد تا الان این آدم باید از روی درد بیهوش یا مرده باشه اما در کمال تعجب داشت بهش پوزخند می زد، پوزخندی که باعث می شد تمام دوندونا و لثه خونیش به چشم بیاد با اون صورت خونی یه لحظه لرز به تن نامجون اومد پس به سمت جیمین که ظاهرا هر لحظه ممکن بود از روی خشم منفجر بشه حرکت کرد و اونو بزور بر خلاف تمام تلاش های جیمین از روی لوسیفر بلند کرد

لوسیفر با همون نیشخند از جاش بلند شد و بند حوله مشکیشو محکم کرد
( گایز تو پارت قبل لوسیفر بعد از اینکه از حموم اومد و دیگه اون و جونگکوک لباس نپوشیدن ،به خاطر همین لوسیفر فقط حوله تنشه🤤)

I'm not luciferWhere stories live. Discover now