وارد بار شد
یکی از فضاهای مورد علاقش
جز محدود جاهایی که میتونست خودش باشهقسمت VIP بار اسکورل
بار خودشبا وجود تمام رستورانها و هتلها این بار و این قسمتش مورد علاقهترین و مهمترین مکان براش بود
احترامی که اینجا همه بهش میزاشتن از نوع دیگهای بود
به محض ورودش به بار همه بلند شدن و سرشون رو به نشونه احترام کمی خم کردن
لینو اما با غرور همیشگیش و بی توجه به همه به سمت مبل تک نفره نزدیک پیشخوان رفت
نزدیک میز اصلی بار پسری رو دید که با چشمای گرد شدهای داشت به همه نگاه میکرد
میشد تعجب رو تو نگاهش خوندو همینطور ...
احترام نزاشتنی که تو رفتارش به وضوح مشخص بوداز لباسش مشخص بود که جزو کارکنان باره
یعنی بدیهی ترین قوانین رو نمیدونست؟؟به مبل مشکی خودش رسید روش نشست و به جمعیت که حالا مشغول کار خودشون بودن نگاه کرد
به هیونجین علامت داد که به سمتش بره
- سلام رئیس
بدون اینکه جواب سلامش رو بده سوالش رو پرسید
# اوضاع کارا چطوره هیون؟؟
- خوبه رئیس
قرار داد آخر به بهترین شکل انجام شده
حالا میتونیم بریم دنبال اصلیترین هدفمون# خوبه
خواست چیز دیگهای بگه که پسر ریزجثهای با موهای قهوهای به سمتشون اومد
× سلام
چی میل دارید؟؟؟همون پسر بود که پشت میز اصلی بار ایستاده بود...
اون بچه نمیدونست که جلو کی وایستاده؟؟؟
هیونجین که نگاه عصبی رییسش رو دید به خودش لعنت فرستاد که چرا قوانین لینو رو به اون بچه نگفته
- ه..هی .. جی..جیسو...
حرفش با بالا اومدن دست مرد بریده شد
# گمشو....
هیونجین میدونست نباید رو حرف رئیسش حتی یک کلمه حرف بزنه اما تقصیر اون بود که اون پسر نمیدونست وقتی لینو اونجاست باید چطور رفتار کنه
- اون تازه کآره من یادم رفت قوانین.....
# قوانین رو بهش بگی؟؟!!
باشه حالا گمشوهیونجین دیگه راهی نداشت پس از ازشون دور شد
پسر کوچیکتر اما به هیونجین که داشت میرفت نگاه میکرد
هیونجین قصد داشت چی بگه؟؟
این یارو چرا ایتطوری با هیونجین حرف زد و هیونجین چرا انقدر ازش حساب میبرد؟؟؟ هیونجین که قوانین رو بهش گفته بود...
از چی حرف میزدن؟؟
YOU ARE READING
The Insider
Fanfictionژانر : اسمات - درام - BDSM - ددی کینک - رازآلود کاپل اصلی : چانلیکس- مینسونگ دستش رو بر روی نقاشی مورد علاقش نوازش وار حرکت داد - این ردهای بنفش و قرمز روی بدنت من رو دیوونه میکنه موهای پسر رو اسیر مشتش کرد و سرش رو بالا کشید تا به آینه نگاه کنه ص...