Part 3

440 83 20
                                    

به مرد رو به روش نگاه میکرد ،طوری که عاشقانه خم شد و همسرش رو بی پروا جلوی بکهیون بوسید باعث شد از خجالت سرش رو پایین بندازه و دست هاش رو توی همدیگه قفل کنه ،جایی که بکهیون بزرگ شده بود هیچ عشقی وجود نداشت همه زندگی خشک و ساده میگذشت ،شاید باید عادت میکرد ، نمیدونست .

- دزیره عزیز تو که از شلوغی برنامه های کاری من با خبری ،سعی خودم رو میکنم که ناهار رو در کنار تو و پسرمون باشم ،چطوره؟

*باشه .

بکهیون به زن نگاهی انداخت میتونست قسم بخوره که غم رو توی نگاه آبی رنگش به وضوح میتونه ببینه . مرد بدون ذره ای اهمیت به بکهیون از پشت سر همسرش بیرون رفت .

درست انگار که پسرک براش مثل یک شی بی جون و بی ارزش باشه. چرا احساس میکرد جو موجود توی این خونه زیادی عجیب و غریبه . اجازه داشت چیزی بپرسه ، شاید در آینده این اجازه رو پیدا میکرد .

* توما ،دنیل عزیز رو به اتاقش راهنمایی کن ،برای ناهار صدات میزنیم پسرم ،میتونی تا اون زمان استراحت کنی.

و بعد به سمت همون مبلی رفت که اول از روش بلند شده بود ،چرا بکهیون احساس میکرد که باید وقتی به فرزندی گرفته میشه بیشتر سوال و جواب بشه . شونه ای بالا انداخت و بدون حرف اضافه ای پشت سر توما به راه افتاد .

از پله های مرمری بالا رفتن و وارد راهرویی شدن که در هر سمت دری به چشم میخورد ، یعنی کدوم یکی از این اتاق ها برای بکهیون میبود ،خواست به سمت راهرو بره که صدای توما متوقفش کرد .

-اونجا اتاق مهمان ها هست موسیو.

و دوباره از پله ها بالا رفت . این همه اتاق برای مهمان ،یعنی انقدر مهمونی در پیش روی زندگی جدیدش وجود داشت که بخواد این همه مهمان ناشناس رو توی خونه ببینه.


آخر پله ها ختم شد به سالنی بزرگ ، که تماما با سنگ کار شده بودن و روی سقف آینه کاری های زیبایی به چشم میخورد . توما در دومی اتاق رو باز کرد و منتظر موند تا بکهیون داخل بره .

- در اینجا دوتا اتاق بیشتر وجود نداره ،اولی برای موسیو چانیول و مادام دزیره ، دومی هم اتاق شماست .

داخل اتاق نگاهی انداخت ، شیک صفتی بود که در برابرش میشد به کار برد ،تخت بزرگ سلطنتی وسط اتاق رو اشغال کرده بود ،در سمت دیگه اتاق سه در به چشم میخورد . مبل های راحتی که دو گوشه از اتاق رو اشغال کرده بودن و پنجره بزرگی که رو به تراس باز میشد.

- در اتاق اول ، اتاق هست که برای مطالعه شما تدارک دیده شده ،چراکه موسیو چانیول خواستار شدن که فرزندشون توی خونه درس بخونن و امتحانات رو به مدرسه میبرنتون . در اتاق دوم لباس های شما قرار دارن ،سایز هر کدوم به دقت توسط مادموازل مارگارت خرید شد ،اتاق سوم حمام و سرویس بهداشتی قرار داره . متوجه شدی دنیل؟

Daddy or MasterDonde viven las historias. Descúbrelo ahora