بعد از اون روز چیزهای زیادی تغییر نکرد فقط رابطه ی اون دو کمی نزدیک تر شده بود.
البته این چیزی بود که نشون میداد.
سهون با دهن باز و اخم محوی بین ابروهاش به انعکاس تصویرش توی اینه نگاه میکرد.
شکمش متورم شده بود،به این فکر میکرد که تازه سه ماهه اش شده و وضعیتش اینه وای به حال ماه های آخر.
از بچه اش ناراحت نبود؛دلش برای بدن سکسیش تنگ شده بود."اگه صد سال هم جلوی آینه وایسی چیزی تغییر نمیکنه..."
صدای چانیول رو پشت سرش شنید.
برگشت و نگاهش رو به چانیولی داد که تازه دوش گرفتنش تموم شده بود و با یه حوله دور کمرش روبه روی سهون وایساده بود.
نگاه سهون از چهره ی چانیول به قطره های آبی که از روی موهاش چکه میکرد و بعد روی عضله های بدنش میغلتید و آخرین مقصدش حوله ی دور کمر چانیول بود،افتاد.
با دیدن این صحنه سهون چشم هاش رو توی حدقه چرخوند و با کلافگی خنده ای کرد.
سهون روز به روز چاق تر میشد و چانیول جذاب تر.اصلا چرا باید این پسر اینطوری باشه درحالی وضعیت سهون این بود؟
بعد از اینکه متوجه شد چانیول داره همراه لباس هاش وارد حمام میشه.مثل جوجه ای که دنبال مادرش دنبالش کرد.
چانیول میخواست وارد حمام بشه که متوجه شد سهون پشت سرش،برگشت و با اخم بهش نگاه کرد."چرا دنبالم میکنی؟"
"کجا میخوای بری؟"
"مثل همیشه..."
"میشه منم بیام?"
"نمی ترسی؟"
با اینکه همین چند ماه پیش بود که نزدیک بود بمیرند.
البته دقیق تر بخوایم بگیم سهون نزدیک بود بمیره."نه"
"از مردن نمیترسی؟!!!"
"چرا...ولی تو هستی."
"فکر میکنی من کی هستم؟"
"پدر بچه ام."
چانیول با شنیدن حرف سهون سکوت کردن رو انتخاب کرد و بعد تصمیم گرفت که کار خودش رو انجام بده،بی توجه به سهون وارد حمام شد و در رو بست.
سهون میخواست دنبال چانیول وارد حمام بشه ولی بعد از اینکه چانیول باشدت در حمام رو بست زود واکنش نشون داد و یه قدم عقب رفت و شکمش رو با دستش گرفت.
یه لحظه حس کرد که قلبش وایساد،نزدیک بود در به شکمش بخوره."یَ پارک چانیول نزدیک بود به بچه ات آسیب بزنی..."
بعد از اتمام حرفش سریع دهنش رو با کف دستش پوشوند.
این واخر خل و خوش عوض شده بود و زودتر از همیشه عصبانی میشد.دیگه واهمه ای از چانیول نداشت و چند بار مثل همین الان سر چان فریاد کشیده بود.
خب تقصیر خودش که نبود؛حتما بیبیش بود از پدرش عصبانی بود که سهون داد میکشید.چند لحظه بعد چانیول با لباس های مرتب از حمام در اومد.
سهون که چانیول رو دید با لبخند سریع با سمتش رفت و کمک کرد تا کتش رو بپوشه.
ولی این کار رو با احتیاط انجام میده که یه وقت پارک چانیول رو عصبانی نکنه.
توهین های چانیول مثل قبل ولی کمی بهتر.
ESTÁS LEYENDO
⛔I'm Your Karma Bitch
Fanficname:I'm yourkarmabitch-من کارمای تو هستم هرزه •Couple:چانهون (اصلی)-هونهان-هونسونگ-کایبک-جکهون •Genre : امپرگ-عاشقانه-اسمات-انگست-خشن-+18 ____ دنیای تاریک من با وجود تو روشن شد. سهون تو دنیای درخشان منی! ___ اوه سهون پلی بوی بیخیالی که رابطه هاش ف...