MazeOfMemories

Foreword"

"پیچ و خم خاطرات"

گم شده در هزار توی خاطرات،که راهی جز مرگ برای خروج از این عذاب پیدا نمیکنه.
اجبار به خوب و بی‌نقص بودن از هیونجین،یک بازیگر و دروغگوی قهاری ساخته بود که حتی خودش هم به سختی میتونست وجود واقعیش رو پیدا کنه.
تقابل عشق و مذهب،حتی زمانی که جهان در پیشرفته‌ترین دوران خودش به سر میبره،چالشی سخت برای بازی زندگی هیونجین بود و جنگیدن برای پیدا کردن خود حقیقی،چیزی جز قدم گذاشتن در مسیر شکسته شدن نبود.

جهان هر لحظه بیشتر در باتلاق سیاهی و ظلم فرو‌میرفت؛ کشتار، جنگ، خون، سیاهی هرگز تمومی نخواهد داشت.
جهانی به دور از ظلم،رویای همیشگی چانگبین بود؛ رویایی که برای دست‌یابی به اون،چانگبین قدم در مسیری میذاره که هر لحظه‌ خطرات زندگیش رو تهدید میکنن.

***

داستان فن‌فیک Maze Of Memories به اتفاقات پیش از داستان Obliviate پرداخته و در بازه‌ی زمانی سال‌های 2590 تا 2610 اتفاق افتاده.

داستان صحنه‌های خشنی خواهد داشت، پس اگر روحیه‌ی حساسی دارین پیشنهاد میکنم این داستان رو نخونید!

هوانگ هیونجین

میشه بهش گفت دردسر خالص،کسی که عاشق رانندگی دیوانه‌وار توی شبه!

نِگرو

عشق ابدی هیونجین، شاید خنده‌دار به نظر برسه ولی نِگرو تمام زندگی هیونجینه.

هان جیسونگ

توی نگاه اول فقط یه بچه‌ی ۱۶ساله‌ی عاشق گیم دیده میشه که از شانس بدش پسرخاله‌ی هیونجینه...

سو چانگبین

قانون، قانون، قانون! تمام زندگی سرپرست ارشد سو توی این کلمه معنی میشه.