Death Knell"9"

216 33 13
                                    


سهون از وقتی وارده خونه شده بود نقطه به نقطه ی خونه رو نشون میداد حتی رد گلوله هایی ک شلیک شده بود و می‌گفت ک من اینارو شلیک کردم

سهون بیشتر فیلمای اکشن بازی می‌کرد
کل شب رو اینطور گذروندن
برای شام جونگین غذایی از بیرون سفارش داد

سهون هر بار ک جونگین با اسم اوه سهون صداش می‌کرد واکنش شدید داشت
هر بار هم میگفت که اسمش پارک جین هه هست

اما جونگین خیلی خوب میدونست ک این اسم کاراکترش توی فیلم بود

بعد از شام حرف سهون جونگین رو توی فکر برد
+من تمام مدت سعی کردم خودمو مثل اوه سهون نشون بدم چون اون احمقا همش بهم میگفتن ک من اوه سهونم

عجیب بود ک اوه سهون انقدر با جونگین راحت بود
عجیب تر این بود ک جونگین حتی خودش رو معرفی نکرده بود

جونگین با تعجب از سهونی ک روی مبل نشسته بود و قهوه می‌خورد پرسید
_نمیخوای بدونی من کیم؟
+اوه... راست میگی
+تو کی هستی تو خونه ی من چیکار داری؟!

مشکی آروم خودشو به صاحب شکلاتی نزدیک کرد و پارس کرد تا توجه ای از صاحبش بگیره

جونگ خم شد و مشکی رو بغل کرد  رفت روبه روی مبل روی زمین نشست
_من این خونه رو خریدم و صاحب این خونه ام
+امکان نداره من نفروختمش

جونگین یه لحظه جمله ای ک توی کتاب خونده بود از ذهنش عبور کرد

(بعضی وقت ها بازیگر ها در نقش خودشون به قدری فرو میرن که نمیتونن از اون نقش خارج بشن)

_آقای جین!
سهون سوالی سرش روسمت پسر برگردوند
_شما نمیخواید از خونه ی من برید؟

سهون تک خندی زد و لیوان قهوه اش رو روی زمین کنار میل گذاشت
+منظورت چیه من تو خونه ی خودمم تازه به سختی تونستم فرار کنم حالا تو رو هم از خونه بیرون ن میندازم خداتو شکر کن

جونگین از جاش بلند شد
باید با صاحب خونه قبلی تماس میگرفت
و یجوری به مدیر برنامه های اوه سهون دست رسی پیدا می‌کرد

سهون ک دید پسرک ناشناخته داره میره تو اتاق از جاش بلند شد
+ هی!.. من تو اتاق میخوابم
جونگین با مکث برگشت
نگاهی بی حوصله انداخت
رفت پتوش روبرداشتن و برگشت تو سالن
_بیا برو بخواب
پتو رو روی خودش کشید و بالشتش رو جا به جا کرد

سهون تمام مدت نگاهش به غریبه ی ساکن خونش بود
شونه ای بالا انداخت و رفت سمت اتاق

اما به ثانیه نکشید برگشت
+هییی اونجا ک چیزی نیس تختمو چیکار کردی؟!
+اصن وسایلم کو

جونگین کفری بلند شد
درسته بازیگر مورد علاقه اش بود اما صبر جونگین تموم شد
_هی چیه اسم دارم اسمم جونگینه
_و اینجا خونه ی منه
_اینا هم وسایلمه
_تخت ندارم چون پولم نمیرسه
_یه پتوی کوفتی بردار و بخواب لطفا

Death knellWhere stories live. Discover now