Death knell"1"

240 42 26
                                    

معامله خیلی خطرناکی بود چطور میتونست به رئیس اعتماد کنه وقتی نگاه کثیفش توی ذهنش ثبت شده بود ولی جونگین باید فرار میکرد

کسایی ک از باباش طلبکار بودن خیلی خطرناک تر از مافیا بودن خیلی راحت پدر مادرشو کشته بودن

تصویر جنازه هاشون توی ذهن جونگین هک شده بود

خونی که پاشیده بود به دیوار چاقویی که هنوز توی قلب مادرش بود
دست پدرش که قطع شده بود و گلوله ای که وسط مغزش خورده بود

این تصاویر چیز عادی نبود ک جلوی چشم یه پسر هفده ساله بیاد
شب ک توی پارک میخوابید خواب میدید که چطور اون چاقو توی بدن مادرش فرو رفت یا گلوله ای که به سمت پدرش شلیک شد عذاب شبش شده بود

یه مدت قبل از این که این اتفاق ها بیوفته قبل اینکه خونه ی مین جون منتظر کشتی فردا باشه قبل از اینکه خانواده اشو از دست بده از طلبکار ها فرار میکردن

یکماه درمیون خونه اشون رو عوض میکردن به مدت شیش ماه جونگین مدرسه نرفته بود چون همش در حال نقل مکان بودن

یک شب اوایل پاییز جونگین کلافه بعد از دعوایی ک با پدرش داشت از خونه زد بیرون دم دمای صبح وقتی برگشت خونه دید خونه غرق خونه

صداهایی شنید
"قربان خودم دیدمش ک رفت توی خونه دستور چیه"
"اما اون خیلی بچه است"
"بله قربان"
صدا ها داشت نزدیک میشد و بوی خطر غلیظ تر توی فضا میپیچید
باید فرار میکرد
دویید سمت اتاق شیرونی از پنجره سعی کرد خودشو بندازه روی بام ساختمان بغلی

بعد از پرشی که داشت روی دستاش افتاده بود کف دستش زخمی شده بود روی زخمش خاک نششسته بود دستاشو بهم کوبید

جونگین ترسیده یه نگاهی به پشت سرش کرد، شروع کرد به دویدن
دیگه به پشتش نگاه نکرد
مقصدش رفیق مواد فروشش بود ک توی مدرسه پیچیده بود مین جون مواد فروشه پس قطعا میتونست راه حلی به جونگین بده
وقت نداشت برای پدر مادرش عزا داری کنه
پدر قمار بازش باعث شده بود ک اوضاع اینجوری بشه

میدونست پاتوق مین جون کجاست چند دفعه با بچه های مدرسه دیده بودنش سر تقاطع که رسید سرشو چرخوند دنبال هیکل ریزه ی مین جون گشت

دیدتش دستاشو کرده بود تو جیبش سیگاری کنار لبش دود میکرد

_هی مین جون

_هی مین جون

Oops! This image does not follow our content guidelines. To continue publishing, please remove it or upload a different image.
Death knellWhere stories live. Discover now