part 4

580 167 12
                                    


تو ماشین گرون قیمتش نشسته بود و به سمت محلی که تصادف کرده بود میروند

جاده هر چی جلو تر می‌رفت ناهموار تر میشد و جنگل انبوه تر

زیبایی اون منطقه از همون ثانیه اول چشمای مرد و گرفته بود
طبق گفته های دایه اش اون و کنار یه تابلوی عجیب پیدا کرده بودن

« خارج از محدوده کلیسا »

کمی جلوتر رفت و همون تابلو رو دید
ماشین و نگه داشت و پیاده شد
به تابلو نگاه کرد
قدیمی بود و چوب هاش شکسته بود

ماشین و قفل کرد و وارد جنگل شد
ترسیده بود
جنگل اینقدر انبوه بود که نمیشد چیز زیادی دید و صداهای عجیبی که توش میومد نشون از حیواناتی داشت که نمیتونست ببینه

همینجوری که جلو تر میرفت پاش به تخته سنگی خورد قبل از اینکه بیوفته خودش ‌ نگه داشت و به سنگ نگاه کرد که چیزی روش نوشته بود « جئون جانگ کوک و کیم تهیونگ »

سرش و بالا آورد و تصویری دید
پسری با موهای دو‌رنگ بهش نزدیک میشد
اینقدر زیبا بود که جانگ کوک کاملا خودش و فراموش کرده بود
به پایین پاش نگاه کرد تصویر خود زخمیش اونجا بود
بیهوش افتاده بود و سرش خونی بود

پس اونا این‌جوری با هم آشنا شده بودن
به فاصله یه پلک زدن همه تصاویر گم شدن

_ جئون جانگ کوک ، بالاخره برگشتی

جانگ کوک با تعجب از شنیدن اسمی که افراد کمی میدونستن برگشت و به صاحب صدا نگاه کرد

مردی با قد متوسط و موهای طلایی
قبلا جایی دیده بودش مطمئن بود

کمی فکر کرد
درسته .... اون و یه مرد دیگه میخواستن از خونه بیرونش کنن اون مرد بلوندی که تهیونگ برادر خطابش میکرد
جانگ کوک بی محابا پرسید: تهیونگ کجاس؟ باید یه چیزایی ازش بپرسم

جیمین چند قدم راه رفت و گفت: رو اون تابلو باید بعدا یه چیزی اضافه کنم که هر آدمیزادی سرش و نندازه پایین بیاد تو

جانگ کوک با عصبانیت گفت: من تو رو تو رویاهام دیدم ، تو برادر تهیونگی بهم بگو اون کجاس ، یا نه خودت بهم بگو من چند سال پیش .....

جیمین حرفش و ادامه داد: چند سال پیش که از اینجا فراریت دادیم تصادف کردی و حافظه ات و از دست دادی

جانگ کوک با ناباوری گفت: پس تو می‌دونی .... اسم من و از کجا می‌دونی ، از چی فراریم دادی

جیمین موهاش و عقب داد و خمیازه کشداری کشید: برای امروز به اندازه کافی پرسیدی ، همین ملاقات هم خسته ام کرده .....

جانگ کوک زمزمه وار گفت: این .... این جمله های تو نیست

جیمین اخم کرد و گفت: میتونی بری ، فردا بیا به یه سری از سوالاتت جواب میدم

kookv Lethe [ Completed ]Where stories live. Discover now