خودکارش و تو دستش چرخوند و خط جدیدی که یونگی نوشته بود و یادداشت کرد
برعکس تمام بچه هایی که داشتن حرف میزدن و حواسشون پرت بود جیمین کاملا داشت گوش میداد
تمام آینده اش به این نکته ها و نمره ها بستگی داشتسرگرم کار خودش بود که دید یونگی کت تیره رنگش و در آورد و روی صندلی انداخت یکم کراواتش و شل کرد و گفت: خب داشتم میگفتم ....
نگاهش به جیمین افتاد که محوش شده بود
جیمین محو حرکات مرد شده بود
همه چیزش حالا به نظرش عالی و بی نقص میومدیونگی به میز کوبید و گفت: پارک جیمین حواست کجاس؟
جیمین به خودش اومد و گفت: ببخشید استاد
پسری از ته کلاس گفت: تا حالا ندیده بودیم پارک جیمین محو کسی بشه
جیمین لبش و محکم گاز گرفت و به نوشتن ادامه داد یونگی دوباره ماژیکش و برداشت و گفت: ادامه میدیم
بیرون کلاس جیمین مثل همیشه رو نیمکت نشسته بود مضطربانه پاش و به زمین میکوبید با دیدن پیام یونگی رو گوشیش از جاش بلند شد و به سمت در خروجی رفت
خودش و به کوچه پشتی رسوند و اونجا مرد و دید
فورا سوار ماشینش شد و از اونجا دور شدنیونگی در حال رانندگی نگاهی به گردنبند پسر کرد و گفت: خیلی بهت میاد ، صبح سرم شلوغ بود وقت نکردم بهت بگم
جیمین گردنبند و نوازش کرد و گفت: خیلی دوسش دارم
یونگی نگاهی به پسر کرد و گفت: امروز برنامه ای داری؟
جیمین سر تکون داد و گفت: نه کارام و انجام دادم ، خوبیش اینه که آخر هفتس میتونم استراحت کنم
یونگی پشت چراغ قرمز وایساد و گفت: با هم ناهار بخوریم؟
جیمین که دلش برای دستپخت مرد تنگ شده بود گفت: آره
وارد خونه یونگی شدن
مرد اکثرا یه چراغ و روشن میداشت اما الان همش خاموش بود و بخاطر پرده ها هیچ جا رو نمیشه دیدجیمین همون جوری که کورمال کورمال راهش و پیدا میکرد گفت: کلید برق .....
یه دفعه هال روشن شد
تمام خونه پر از بادکنک های رنگی بود و نوشته بزرگی رو دیوارHappy birthday chimmy
جیمین به یونگی نگاه کرد که یه کلاه تولد بزرگ سرش بود با خنده گفت: دوست داشتم سورپرایزت کنم
جیمین بغضش و قورت داد و گفت: این .... این خیلی قشنگه من .... م ....
نتونست حرفش و ادامه بده و اشکاش رو گونش ریخت یونگی سریع به سمتش اومد و بغلش کرد فکر نمیکرد جیمین با همچین چیزی گریش بگیره همون جوری که موهاش و نوازش میکرد گفت: هی چیمی گریه نکن دیگه ، امروز تولدته
YOU ARE READING
kookv stars [ Completed ]
Fanfictionستاره ها زوج ها: کوکوی . یونمین ژانر: اسمات _ هپی اند _ رومنس _ گی _ امپرگ داستان راجب دو تا پورن استاره اکثرش اسماته