kookv stars [ Completed ]

part 12

تو اون سر و صدا صدای بوسشون از همه چی بالا تر بود
دستای جونگ کوک رو تمام تن لخت ته می‌چرخید باعث میشد تهیونگ از هیجان گاهی لبای مرد و گاز بگیره

جونگ کوک که هنوز شلوارش تنش بود خودش و بین پاهای ته کشید و گفت: دوست داری چجوری انجامش بدیم

ته دست رو شونه های لختش گذاشت و همون جوری که نفس نفس میزد گفت: بیا بریم تو حموم ، دلم آب گرم میخواد

جونگ کوک کمربندش و باز کرد و گفت: مگه سردته؟

ته کمرش و قوس داد و گفت: یکم

کوک نگاهش و رو عضلات ته کشید و گفت: پس باید حسابی خودمون و گرم کنیم نه؟

ته لبخند شیطونی زد و گفت: من میرم وان و پر کنم

از رو تخت بلند شد و پشت لختش و کاملا در معرض دید کوک گذاشت جوری که مرد با دیدن راه رفتن ته از قبل هم سخت تر شد
لوب و کاندوم و با خودش برداشت ، به همراه یه چیز دیگه که سورپرایز بود

ته آب و باز کرد و منتظر موند تا پر شه که دستی دورش حلقه شد متوجه شد که جونگ کوک چیزی و تو جا شامپویی گذاشته اما نفهمید چی بود چون جونگ کوک دست به عضوش برد و دیک سخت شدش و مالید

ته لبش و لیس زد و صورت کوک و به خودش نزدیک کرد و بین لباشون جنگ بزرگی راه انداخت

کوک فک ته رو محکم گرفت و لبای درشتش و تو دهنش برد و مک زد ، شستش و رو نوک دیک تهیونگ کشید با ناله پسر نیشخندی زد

ته سرش و تو گردن کوک فرو کرد و بوسه های عمیقی رو پوست سفیدش نشوند کم کم به سمتش چرخید و دست جونگ کوک همچنان داشت کار خودش و میکرد

ته دستش و پایین تر برد و دیک کوک و تو دستش گرفت و با صدای آرومی که تو گردن کوک خفه میشد گفت: جفتش و با هم بگیر

جونگ کوک دیک خودش و کنار ته ماساژ داد و از برخوردشون با هم نفس هاش تند شد

ته لیس بلندی به رگ حساس گردنش زد و ناله کوک و در آورد: فاک ته

ته لاله گوشش و مک زد و خودش و بیشتر به کوک فشار داد

جونگ کوک که فهمیده بود وقتش رسیده تور مشکی رنگی که با خودش آورده بود و دور دستای ته بست و رو به دیوار نگهش داشت

ته بوتش و عقب داد و گفت: ددی چرا دستام بستی؟

جونگ کوک کاندوم و رو دیکش کشید و لوب زیادی ریخت با صدای آرومی نزدیک گوش ته گفت: چون نمی‌خوام شیطنت کنی

شکم ته رو نگه داشت و نوک دیکش و به آرومی فرو کرد ته دستاش و مشت کرد و کوک وایساد

بعد چند ثانیه ته ناله وار گفت: بکنش .... ااه بکنش تو

جونگ کوک دیک ته رو بیشتر مالید تا حفره اش بیشتر شل کنه وقتی مطمئن شد جا برای ورودش هست تمام عضوش و وارد کرد و ته چیزی جز لذت حس نمی‌کرد مشتش و به دیوار کوبید و با ناله بلندی گفت: کووووک لعنت بهت گاااااااد ااااه