kookv stars [ Completed ]

part 29

جونگ کوک بعد گذاشتن هدست رو گوشای تهسونگ از اتاق بیرون اومد
چند شب بود که تلاش می‌کردن سکس کنن اما هر بار تهسونگ و بیدار میکردن پس این بار همچین کاری کردن

وارد اتاق شد و دید تهیونگ رو تخت خوابیده و داره بهش می‌خنده
رو تخت لم داده بود و لباش برق میزد

پیراهنش و در آورد و گفت: باور کن لازم بود

ته هومی کرد و گفت: ولی راستش و بگو جونگ کوک دو سال داره از ازدواج ما میگذره ، چی هنوز تو رو مشتاق سکس نگه داشته ، مثل روز اول

البته که خودش میدونست اما شنیدنش از زبون مرد یه چیز دیگه بود

جونگ کوک به سمت تخت اومد و گفت: واقعا نیازه بگم؟

ته ملافه رو از رو پاهاش کشید و توجه جونگ کوک به زنجیر های ظریف و براق دور رونش و شکمش جمع شد

ابرو بالا انداخت و گفت: برای همین کارا لعنتی

ته پیراهن گشادش و در آورد و جونگ کوک بازم اون زنجیر ها رو روی بدنش دید ، نفس محکمی کشید و ته گفت: یعنی اگه یه روز من وسوسه ات نکنم تو کاری نمیکنی ؟؟؟

جونگ کوک نفسش و بیرون داد و گفت: اینجوری نیست

ته از روی تخت بلند شد و کوک و روی تخت هل داد: پس بگو چجوریه مستر؟

کوک دکمه شلوارش و باز کرد و گفت: شاید همین تغییر مود هاته ، یا اون بدنی که هر چقدر از اول تا آخر میخونمش بازم حفظ نمیشم

تهیونگ ابرویی بالا انداخت و گفت: درسات و خوب یاد گرفتی

جونگ کوک اروم خندید و گفت: لیتل کیتن ، میخوای ددی و منتظر بذاری؟؟؟

تهیونگ رو تخت خم شد و گذاشت جونگ کوک ویو فوق العاده ای از تنش ببینه بعد با صدای آرومی گفت: منتظرت نمیذارم ددی همین الان هم دارم بهت جایزه میدم

جونگ کوک دستش و گرفت و روی تخت انداختش ، با صدایی که تلاش می‌کرد آروم نگه داره گفت: صبر من و بعد این مدت امتحان نکن تهیونگ

ته آروم خندید و با زانوش دیک بیرون اومده مرد و نوازش کرد
جونگ کوک پاش و گرفت و بازشون کرد و بینشون خوابید

ته با نگاه شیطونی گفت: جوابم و ندادی مستر

کوک دیکش و از تو‌ باکسر در آورد و رو حفره ته کشید: جوابت اینجاس بیبی ، جوابت این دیک کلفتیه که بخاطر تو داره نبض میزنه

ته اه آرومی کشید و عضو مرد و تو بدنش حس کرد با صدای کشداری گفت: جونگ کوک ... کاندوم اهههه

کوک نیشخندی زد و گفت: من هنوز ازت بچه می‌خوام بیبی

ته با اولین ضربه ای که جونگ کوک زد فاک آرومی گفت و به چشمای مرد نگاه کرد: ج...جونگ کوک