* Lightning *

15 3 2
                                    

پنجره را گشودم
بوی دارچین بود که شب را جلا میداد
صدای باران
برق های رفته
شمع های روشن
صدای ناگهان رعدُ برقی که رعشه به تن آسمان و درختان میزد
و در کنار صدای باران شدید و رعدُ برق ترکیب صدای او مانند بهشت بود
صدای او..
حسرت دیدار او
تمام اینها آرامش مطلق بودند در آن شب.

















منظور من از " او " هری بود حالا هرکسی برداشت خودشو داره:⟩

with love🌼
AP

من آنجا بودم.Where stories live. Discover now